حس دستای تهیونگ دور شکمم باعث شد تا تموم تنم منقبض بشه ...
چونشو روی شونم گذاشته بود و نفسای داغش روی گردنم فرود میومد ...
+تهیونگ ...
-جانگکوکا لطفا بزار یذره اینجور بمونیم ... خیلی حسرتشو کشیدم
+باشه ...بوسه های ریزی روی گردنم میزاشت که نفسمو بند میورد ، رد بوسه هاش میسوخت ...
با همون صدای بم کنار گوشم لب زد ...
- دوست دارم جانگکوک !توی بغلش چرخیدم و دستامو دور گردنش حلقه کردم ...
بوسه ای روی لباش نشوندم و به دیوار پشت سرم تکیه دادم ...
پاهامون لای همدیگه بود و بیش از حد بهم نزدیک بودیم...
نگاهم سر در گم بین دوتا چشماش حرکت میکرد ...
سرشو خم کرد و بوسه ای روی شاهرگم فرود آورد ...لبمو گاز گرفتم تا ناله نکنم اما محض رضای فاک تحملش سخت بود ...
بدنم حساس شده بود و تمام وجودم یکی شدن با تهیونگ رو میخواست ...
توی این مدت دوری حتی یک بار هم خودمو لمس نکرده بودم چه برسه به سکس و الان حساس ترین ورژن بدنم بود!بوسه هاشو از شاهرگم روی تمام گردنم پخش کرد و هر نقطه رو محکم میمکید و بعد روشو میبوسید ...
مطمئن بودم مارکم کرده و از شاهکار هنریش لذت میبره ...
بوسه هاشو از لاله گوشم تا ترقوه هام ادامه داد و برای بازیِ بیشتر زبونِ خیسشو روی پوست ملتهبم میکشید ...
نفسام سنگین شده بود ولی حاضر نبودم ناله کنم ....سرشو بلند کرد و با چشمای بی نهایت خمار و صدای خشداری که ناشی از شهوت بود لب زد
-اگر ناله نکنی برام اذیتت میکنماااا
پوزخندی زدم و حاصلش ضربه ی پایین تنه اش روی عضوم بود که ناخودآگاه ناله ام رو دراورد
+عاااح ته ...
-همینو میخوام عشق تهیونگ...هردو سخت شده بودیم و این از برخورد گاه به گاه عضو هامون مشخص بود ...
دستشو به لباسم رسوند و همزمان با بوسیدن لاله ی گوشم دکمه هامو باز کرد و لباسو از روی سرشونه هام پایین انداخت ....
لب هاش روی سیبک گلوم بود و انگشتاش از سرشونم تا مچ دستم نرم حرکت میکرد ...
بدنم نبض میزد ...
نیپلامو لمس کرد و بوسه ای روش گذاشت ...
کمی خم شد و نیپلامو به دهن کشید ...
توی یک لحظه جامونو عوض کردم و تهیونگ رو به دیوار چسبوندم ...لبامو به گردنش رسوندم و با شدت شروع به مکیدن کردم مطمئن بودم مارک میشه ولی اهمیتی ندادم ...
با هر بوسه ام ناله ای میکرد و پایین تنشو بهم فشار میداد ...
دکمه های لباس سفیدشو باز کردم و از سیبک گلوش تا روی نافشو بوسیدم ...-عاااااح کوک ... عاشقتمممم
لباشو نرم و اروم میبوسیدم و با دستم کمربندشو باز کردم ...
YOU ARE READING
BODYGUARD / VKOOK
Romance▪︎تکمیل شده ▪︎ نگاهِ جانگکوک ، نگاهِ یه خائن نبود! نگاه جانگکوک پر از عشق بود و محاله کسی بتونه انقدر واقعی نقش بازی کنه .... اسم فیکشن: بادیگارد کاپل : تهکوک / یونمین و ....... ژانر: رومنس/مافیا/اسمات