p 20

98 11 0
                                    

حس دستای تهیونگ دور شکمم باعث شد تا تموم تنم منقبض بشه ...
چونشو روی شونم گذاشته بود و نفسای داغش روی گردنم فرود میومد ...
+تهیونگ ...
-جانگکوکا لطفا بزار یذره اینجور بمونیم ... خیلی حسرتشو کشیدم
+باشه ...

بوسه های ریزی روی گردنم میزاشت که نفسمو بند میورد ، رد بوسه هاش میسوخت ...
با همون صدای بم کنار گوشم لب زد ...
- دوست دارم جانگکوک !

توی بغلش چرخیدم و دستامو دور گردنش حلقه کردم ...
بوسه ای روی لباش نشوندم و به دیوار پشت سرم تکیه دادم ...
پاهامون لای همدیگه بود و بیش از حد بهم نزدیک بودیم...
نگاهم سر در گم بین دوتا چشماش حرکت میکرد ...
سرشو خم کرد و بوسه ای روی شاهرگم فرود آورد ...

لبمو گاز گرفتم تا ناله نکنم اما محض رضای فاک تحملش سخت بود ...

بدنم حساس شده بود و تمام وجودم یکی شدن با تهیونگ رو میخواست ...
توی این مدت دوری حتی یک بار هم خودمو لمس نکرده بودم چه برسه به سکس و الان حساس ترین ورژن بدنم بود!

بوسه هاشو از شاهرگم روی تمام گردنم پخش کرد و هر نقطه رو محکم میمکید و بعد روشو میبوسید ...

مطمئن بودم مارکم کرده و از شاهکار هنریش لذت میبره ...
بوسه هاشو از لاله گوشم تا ترقوه هام ادامه داد و برای بازیِ بیشتر زبونِ خیسشو روی پوست ملتهبم میکشید ... 
نفسام سنگین شده بود ولی حاضر نبودم ناله کنم ....

سرشو بلند کرد و با چشمای بی نهایت خمار و صدای خشداری که ناشی از شهوت بود لب زد

-اگر ناله نکنی برام اذیتت میکنماااا

پوزخندی زدم و حاصلش ضربه ی پایین تنه اش روی عضوم بود که ناخودآگاه ناله ام رو دراورد

+عاااح ته ...
-همینو میخوام عشق تهیونگ...

هردو سخت شده بودیم و این از برخورد گاه به گاه عضو هامون مشخص بود ...

دستشو به لباسم رسوند و همزمان با بوسیدن لاله ی گوشم دکمه هامو باز کرد و لباسو از روی سرشونه هام پایین انداخت ....
لب هاش روی سیبک گلوم بود و انگشتاش از سرشونم تا  مچ دستم نرم حرکت میکرد ...
بدنم نبض میزد ...‌
نیپلامو لمس کرد و بوسه ای روش گذاشت ...
کمی خم شد و نیپلامو به دهن کشید ...
توی یک لحظه جامونو عوض کردم و تهیونگ رو به دیوار چسبوندم ‌...

لبامو به گردنش رسوندم و با شدت شروع به مکیدن کردم مطمئن بودم مارک میشه ولی اهمیتی ندادم ...

با هر بوسه ام ناله ای میکرد و پایین تنشو بهم فشار میداد ...
دکمه های لباس سفیدشو باز کردم و از سیبک گلوش تا روی نافشو بوسیدم ...

-عاااااح کوک ... عاشقتمممم

لباشو نرم و اروم میبوسیدم و با دستم کمربندشو باز کردم ...

BODYGUARD / VKOOKWhere stories live. Discover now