- ولم..م...ک...ن.
-ولش کن سان چو به اندازه ی کافی این بدبخت ترسیده.
سان چو دست پسر عقب مونده رو که روی سرش نگه داشته بود ول کرد و با نگاه به دهن کجش صورتشو جمع کرد:
-اَه آب دهنتو جمع کن کثافت.
خواست تا دوباره بزنتش اما مرد همراهش جلوشو گرفت:
-نزنش هیچ میدونی اجاره ش چقدره؟
سان چو اخم کرد و با تعجب پرسید:
- چقدره؟ نگو که بابتش پول دادی اسنیک؟؟
اسنیک پسر عقب مونده رو از روی زمین بلند کرد:
-پونصدتا برای یه روز.
اون داد زد:
- چی پونصدتا؟؟
و توی فکر فرو رفت:
-باید برادرمو چطور بزنم که عقب مونده بشه؟؟
-من..عقب مون..ده...نی..ستم..
سان چو بخاطر اینکه اون دوباره حرف زده بود با پس گردنی زد تو سر پسر بیچاره و اون خم شد و دستاشو روی سرش کوبید و با عصبانیت داد زد:
- منو ن..ن.زن منو ن..ز..ن.
-منو ن..ن...زن.
ادا شو در آورد و زد زیر خنده:
-حالا چرا بابت این پول دادی؟
-برای فروش.
-برای فروش؟ تو این بگیر و ببندی که راه انداختن و کاسبیمون رو خراب کردن اصلا فروشی انجام نمی دیم که؟
اسنیک کتی رو تن پسر کرد و داخل جیب هاش بسته های مواد رو جاساز کرد:
-دقیقا فاکس بعداز اینکه بهش اوضاع رو گزارش دادن دیروز یه دستور برامون فرستاده، طبق نقشه اش فعلا موقع فروش از معلول ها به عنوان کاور استفاده میکنیم، اون مواد رو برامون میاره پلیس ها به کسی که همراهش یه عقب مونده س مشکوک نمیشن و اگه بهت شک کردن میتونی وانمود کنی داری به برادر دوست داشتنی عقب مونده ات کمک میکنی و اونا احتمالا دلشون براتون میسوزه و میرن.
چشم های سان چو گرد شد و دست زد:
-واو چطور اینا میرسه به ذهنش؟؟ واقعا برای یه خلافکار بودن دنیا اومده خدای من فاکس بی نظیره.
و زد تو سر پسر:
-برعکس تو که خنگی.
-تونگ دونگ خنگ نیست ..
دست فلجش که کج چرخیده بود و کنار گردنش نگهش داشته بود می لرزید و دهنش به سختی کلمات رو ادا می کرد انگار که از دست سان چو عصبی بود اما سان چو با شنیدن اسمش بدتر خنده اش گرفت:
-اسمتم مثل خودته که، گه عزیز!
و به اسنیک زد:
-باباش وقتی دیده پسرش عقب مونده اس حتما خیلی ناامید شده که اسمی روش گذاشته که تلفظش با گوه یکیه.
YOU ARE READING
fox
Fanfictionجانگکوک کوچیکترین پسر رئیس باند خلافکار سئول که برعکس جایگاهش پسری معصوم و ساده ست که برای تولدش برده ای وحشی و خطرناک کادو میگیره برده ای که نه کسی میدونه کیه و نه میدونه اسم واقعیش چیه فقط میون تاریکی وجودش و چشم های ترسناکش یه لقب براش وجود دا...