part30 🦊

2.4K 336 717
                                    

قسمت سی

- فاکس داره چیکار میکنه جلوشو بگیرین هییی.

تهیونگ بی اهمیت به داد و فریاد ها آروم و خرامان قدم برداشت داخل جاده و بعداز رد شدن کامیون های خودش درست رفت وسط جاده و متوقف شد:

-بکشیدش کنار؛ بدو احمق فاکس رو بگیرید.

پویزن سعی کرد بره جلو تا جلوشو بگیره اما تهیونگ دستاشو داخل جیبش کرد و پاکت سیگارشو بیرون کشید و با اینکه ماشین پلیس داشت مستقیما به سمتش می اومد و پویزن داشت پشت سرش داد و بی داد می کرد حتی یک سانتم از جاش تکون نخورد فقط سیگار رو از پاکت بیرون کشید و روی لب هاش گذاشت.

ماشین پلیس با سرعت ترمز کرد و صدای جیغ لاستیک هاش توی فضا پیچید و درست در نیم متری تهیونگ متوقف شد و بعدش سه ماشینی که پشت سرش بود هم پشت سرهم ترمز کردن و آخری به سومین ماشین برخورد کرد و متوقف شد.

-یا خدا بالاخره ترمز کردن.

پویزن درحالی که داشت سکته می کرد کنار یکی از افراد فاکس روی زمین افتاد و تهیونگ بی اهمیت به اونا و پلیسی که از پشت شیشه ماشین بهش خیره بود و داشت نفس، نفس می زد سیگارشو روشن کرد:

-چه غلطا.

اینو گفت و میون بوی لاستیک و دودی که توی هوا پخش شده بود حرکت کرد و پاشو روی کاپوت ماشین گذاشت و ازش رفت بالا و درست از روی ماشین سرشو خم کرد و درحالی که افسر فریاد میزد:

-داری چه غلطی میکنی؟

گرد سیگارشو روی شیشه ریخت:

-چوب بیسبال.

دستشو باز کرد و سمت عقب برد درست مثل دکتر جراحی که وسط عمل از دستیارش پنس می خواد و یکی از افرادش چوب رو قبل از اینکه پلیس های دیگه از ماشین پیاده بشن توی دستش گذاشت و تهیونگ سیگارو روی لبش رها کرد و چوب رو با دوتا دستاش گرفت چون هنوز دست چپش درد می کرد بیشتر وزن رو روی دست راست انداخت و کوبیدش توی شیشه.

افسرها عقب کشیدن و مافوقش که کنارش نشسته بود سریع اسلحه شو بیرون کشید و سمت ته گرفت اما برای تهیونگ یه ضربه کافی بود فقط میخواست چشماشونو به این حالت ترسیده در بیاره امروز برای کشتن اینجا نیومده بود:

-بپر پایین احمق خیلی دیر اسلحه کشیدی.

پلیس بیچاره شوکه از ماشین پیاده شد ولی همچنان اسلحه رو به سمت تهیونگ گرفته بود:

-تو مسئول جدید این خیابونی.

فرمانده به پسر جوونی که صورت رنگ پریده ی داشت و موهای مشکیش باعث می شد تضاد رنگ پوست با مو و لباس هاش زیادی توی چشم بخوره راستش بیشتر شبیه خون آشام ها بود تا یه انسان:

-تو حتما فاکسی؟

افراد پلیس که حدودا 14 نفر بودن سریع گارد گرفتن و مستقر شدن تا اگر چیزی شد حمله کنن اما فعلا هیچ کدوم از گنگسترا جلو نیومده بودن و فقط اون پسر جوون بدون هیچ اسلحه ی رو به روی فرمانده ایستاده بود و به یه چوب بیسبال تکیه داده بود:

foxWhere stories live. Discover now