به محض رسیدن به خونه یه دوش گرفتم که سرحال بیام و خب حس میکردم بوی بیمارستان میدم
بعدش با امیلی یه غذای حاضری خوردم چون نباید بزارم معدم خالی باشه
با اینکه تو بیمارستان بیهوش بودم ولی حس خیستگیه زیادی داشتم
رفتم تو اتاق و لباسم رو عوض کردم و گوشیم رو گذاشتم رو سایلنت که کسی مزاحم خوابم نشه*****
با صدای در چشمهام رو باز کردم
-بله
ام:میتونم بیام؟
-اره عزیزم
در باز شد و امیلی با تلفن اومد تو
تلفن رو نزدیک گوشش برد:الان گوشی رو میدم بهش بعدا هم میام میزنمت که فکر کردی من بهت دروغ گفتم
خابالو نگاش میکردم
-کیه؟
ام:آقاتون
گوشی رو داد و رفت بیرون
خب مثله یه دوست دختر رفتار کن ماری
لوند باش
به خودم یادآوری کردم
گوشی رو بردم نزدیک گوشم و با همون صدای خوابالو گفتم:سلام
ز:سلام!خوبی؟چرا صدات گرفته؟چیزی شده؟گریه کردی؟چرا جواب گوشیت رو نمیدی؟
پشت هم با هیجان سوال میپرسید
-اجازه هست جواب بدم؟!
ز:اوه اره
-نه عزیزم نه گریه کردم نه مریض شدم فقط با امیلی رفته بودیم خرید خسته شدم خوابیدم گوشیم هم سایلنت بود
ز:همین؟
-بهم شک داری؟
ز:نه عزیزم فقط میخوام مطمئن باشم خوبی
سریع توضیح داد
-زین خوبم
سعی کردم یکم صدام لوس باشه
ز:خوبه
-تو خوبی؟
ز:بد نیستم
-چیزی شده؟
ز:نه امروز کار زیاد بود خستم
-خسته نباشید آقا!
ز:ممنون
-خب استراحت کن!مواظب باش مریض نشی
ز:نه مراقبم
صداش جون گرفت انگار
ز:خب نمیگی چی خریدی؟
-نچ
ز:بد!چرا؟
-چون خانمانس
ز:نوار بهداشتی؟!
با شیطنت گفت
بلند خندیدم
-از دست تو زین
ز:خب این خیلی خانومانس دیگه
-دیوونه!ادم این رو جز خریدای وقت ببر حساب نمیکنه
اونم میخندیدز:خب بهتره بگی وگرنه من به حدسهای افتضاحم ادامه میدم
-خیلی خب!رفتیم ویکتوریا سکرت
ز:واو یسسس
لحنش خیلی جذاب بود
دلم میخواست بود و جوری گازش میگرفتم که لپش تا یه هفته کبود میشد
ز:حالا چی خریدی؟
میخواست لاس بزنه
-دیگه نمیگم
خودم رو لوس کردم
ز:چرا؟
غر زد
-سوپرایزه
ز:برای خودت خرید کردی اونوقت سوپرایزه برا من؟
سعی میکرد عوضی بازی دراره
منم کم نیاوردم
-باشه پس برای خودم میپوشمشون
ز:بیخود باید برای من بپوشی بدجنس
خندیدم:پس نمیگم
ز:ای بابا!بدی دیگه!عیب نداره!
-باشه پس منتظر باش کلی خوشگلن
ز:ای جونم
یهو یصدایی اومد و ساکت شد
ز:یه لحظه عزیزم
ز:بیا تو
+آقای مالک اون پرونده که گفتین براتون پیدا کردم
صدای خیلی لوس و مضخرفه دخترونه ای این رو گفت
ز:باشه مرسیمن هنوز منتظر پشت خط بودم
ز:خانمی من بعدا زنگ میزنم فعلا مراقب باش بای
با عجله گفت
-باشه
با عصبانیت گوشی رو قطع کردم
یعنی کی بود دختره مضخرف؟
به ساعت نگاه کردم 6 بود
گوشیم رو برداشتم و رفتم تو گوگل دنبال خرید اینترنتی اون کتاب سکسولوژی
پول امیلی رو هم براش ریختم و اون کتاب هم دانلود شد
خیلی خب ماری به خودت مسلط باش
خوندن این چیزا جنبه ی آموزش داره و لازمه
تو کار گناهی نمیکنی
کتاب رو باز کردم و واو 300 صفحس لعنتی
یعنی انقد پیچیدس؟