I hate papa hally

3.5K 484 436
                                    

  -صبح به خیر.
  لویی که با موهای به هم ریخته و چشم های نیمه باز وارد آشپزخونه می شه،می گه.

  -صبح به خیر.
  هری جواب می ده.

  لویی می یاد روی صندلی بشینه که یه دفعه درد تو همه ی بدنش پخش می شه. چشمای خواب آلوده اش تا آخر باز می شن و از رو صندلی می پره.
 
  هری دست به سینه وایمیسته و با یه لبخند دندون نما می گه:
  -انگار شب خوبی داشتی،لو.
  ابروهاشو بالا می اندازه.

  لویی با یه نگاه 'بلآخره که به هم می رسیم هرولد. دفعه ی بعد چنان به فاکت می دم تا دو ماه از سایه دیک خودتم بترسی.'نگاهش می کنه. اما هری تو جواب فقط یه پوزخند می زنه.

  اینقدر مشغول هم بودند؛که متوجه تامی که با بغض اونجا نشسته بود نشدند؛تا وقتی که تامی بلند شد،سمت اتاقش رفت و در اتاقش رو کوبید.

  هری به سرعت دنبالش دوید،در اتاق تامی رو خیلی آروم باز کرد و تامی رو دید که چهار زانو و دست به سینه وسط تخت نشسته،اخم کرده و لب پایینشو بیرون داده و با عصبانیت نگاش می کنه.

  -تامی.
  هری خیلی نرم و آروم می گه و سمت تامی می ره تا بغلش کنه؛ولی تامی خودشو تکون می ده و نمی گذاره هری بغلش کنه.

  -عشق بابایی. چرا به ام نمی گی چی شده؟
  هری که جلو تختش زانو زده بود؛با یه لبخند اطمینان بخش می گه،ولی این فقط باعث می شه تامی بزنه زیر گریه.

  -ازت... بدم... می یاد.
  تامی بین گریه هاش گفت.

  لویی که تازه رسیده بود اتاق تامی؛می ره روی تخت کنار تامی می شینه،بغلش می کنه و سرش رو به سینه اش می چسبونه.

  -عسل بابا نمی خواد بگه چی شده؟
  لویی با یه لحن مهربون می گه.

  -ااااز...بابا هلی...بدم می یاد.
  تامی با هق هق می گه.

  -چرا عزیزم؟
  -چوون...تو لو...مییی زنه...
  تامی سرش رو بالا می یاره،به لویی نگاه می کنه و با گریه می گه.

  -نه عشقم. بابا هری کی منو می زنه آخه!
  لویی با تعجب گفت و به هری نگاه کرد که وات د فاک خاصی تو صورتش بود.

  -نمی...نمی خواااد...دلوغ بگی...خودم...خودم...دیییشب که صداتو شنیدم...تلسیدم...خواااستم...ببینم چی شده...که...که...
  تامی فین فین می کنه و ادامه می ده:
  -اووون موقع...دیدم بابا هلییی...داله می زنتت.

  خوب خودتون می تونید حدس بزنید قیافه ی لویی و هری چه جوری شد؟

  فکر می کنید چه جوری واکنش نشون دادن؟

  به نظرتون تامی چقدره ماجرا رو دیده؟

  راستی من قصد دارم یه گلریزون راه بندازم واسه لری قفل بخرم کدوماتون کمک می کنید؟




سلام به همگی😊
واسه حمایت بی نظیرتون متشکرم🙏💚💙
اگه کم و کاستی داشت عذر می خوام
نظرات و انتقاداتون رو بگید
دوست داشتید ووت کنید و به دوستاتون معرفی کنید
فردا یه قسمت ویژه می خوام بگذارم منتظر باشید😉
مرسی که وقت می گذارید💚💙

larrents good parentsWhere stories live. Discover now