*سرش رو کمی از کنار دیواری که پشتش قایم شده بیرون می یاره و با احتیاط به جمعیت مخاطبان می نگره*
-سلام...
حس می کنم یه قرن از آخرین باری که آپ کردم گذشته...
الان که فک می کنم واقعا هم یه قرنی شده...
آخرین بار که آپ کردم موزیک ویدیو کیوی بیرون نیومده بود
یا مثلا اجرای key 103 هنوز انفاق نیوفتاده بود و هنوز با آهنگ miss you پیابتیمسنیاوبنیمستیاویمسکیدبوبما:")...
*نفس عمیقی می کشد و سعی می کند فن گرلیش رو کنترل کند*
-آشنا نشده بودیم یا حتی با just like you
یا مثلا bedroom floor
حتی آلبوم شاهکار نایل هم بیرون نیومده بود...
-در واقع آخرین آپ من انقدر به تاریخ پیوسته که حتی قبل از موقعی بوده که زین گفت کلا با هری خیلی صحبت نمی کرده:/...
*گلویش را صاف می کند*
-من کاملا درک می کنم که الآن ممکنه از دستم عصبانی باشید و شرمندم که بهتون بگم این آپدیت یه قسمت از داستان نیست...
*مضطربانه آب دهنش را قورت می دهد*
-پس لطفا با سعی در حفظ آرامش حرفی سخنی دارید بزنید تا برم سر اصل صحبتم...
-خوب
-سلام به همگی
نه قرار نیست در مورد نبودن هام بهانه تراشی کنم و یا راجع به زندگی شخصیم در حال حاضر غر بزنم
و قرارم نیست در مورد پایین بودن کامنت ها و ووت های کتابم سرتون غر بزنم و بگم اگه می خواید آپ کنم کامنت ها و ووت ها باید به فلان عدد برسه
-من فقط می خواستم بگم که فردا یک سال از اولین باری که لرنتس رو آپ کردم می گذره
-باورم نمی شه!
یک سال گذشت
ممنون که تو این یه سال لرنتس رو خوندید
ممنون که ازش حمایت کردید
ممنون که بهترین خواننده های دنیا هستید
ممنون که با حمایت هاتون روز های من رو قشنگ تر کردید
امیدوارم لرنتسم تونسته باشه لبخند رو رو لب هاتون بیاره
و اگه کم و کاستی بوده متاسفم و بهم بگید سعی می کنم اصلاحش کنم
-من تمام تلاشم رو می کنم که فردا تو تولدش لرنتس آپ شه
-صحبت که زیاده ولی طبق معمول ذهن من خالی شده و نمی دونم چی بگم
ممنون که وقت می گذارید💚💙
-کیمیا
YOU ARE READING
larrents good parents
Fanfictionما لری رو می شناسیم و به شدت دوسشون داریم اما به نظرتون چه جوری می شه اگه لری بچه داشته باشن... سلام به همگی:) من کیمیام و این ها تصورات من راجع به بچه داری لری است امیدوارم دوسشون داشته باشین^-^
