"دلم برای خونه خیلی تنگ شده بود" لوک گفت و به بدنش کشش داد، "قهوه یا چیز دیگه؟"
"من فعلا بستنی رو ترجیح میدم!" اشتون خنده ی کوتاهی کرد و رفت تو اتاقش. لوک لبخند زد و قهوه ساز رو به برق وصل کرد...دکمه ش رو زد و برای خودش قهوه درست کرد. اون قهوه ی بیرون رو ترجیح میداد ولی فعلا خسته تر از اونی بود که بتونه بره بیرون و قهوه بخره
وقتی صدای آب اومد، لوک فهمید اشتون داره دوش میگیره. پس قهوه ش رو برداشت و جلوی تی وی نشست. اون رو باز کرد و دیزنی چنل شروع به نمایش کرد. لوک گوشیش رو چک کرد. چند تا مسج از نایل داشت که بهشون جواب نداده بود. نایل دو سال بود با لوک دوست بود، اون پسر خیلی خوبی بود. لوک بهش مسج داد و گفت که تازه رسیدن. وقتی قهوه ش تموم شد، ماگش رو شست و تصمیم گرفت اون هم یه دوش بگیره. از جایی که اشتون داشت با یه باکسر و یه حوله رو موهاش تو خونه گشت میزد، لوک ترجیح داد از حمام تو اتاق خودش استفاده کنه
اشتون یه ماگش رو برداشت و توش آب ریخت. نمیدونست چرا ولی با ذهن خودش غریبه بود. احساس میکرد یه چیزی تغییر کرده. میدونست همه چیز درست نیست. تلفن خونه زنگ خورد. اون ماگ به دست گوشی بیسیم رو برداشت و دکمه ی اتصال رو زد
"بله؟"
"اشتون؟ رسیدین؟"
"اوه هی مالچیک گی- آ-آره..."
چشمای اشتون گرد شده بودن...این دیگه چی بود گفت؟ اون- اون کاملا ناخودآگاه بود
"چی؟ خوبی اشتون؟ من مالچیک گی نیستم، کلومم"
"میدونم فقط...متاسفم، آه، من...بعدا بهت زنگ میزنم، مطمئن باش مست نیستم یا قهوه ی زیادی نخورده م، فقط خسته م"
اشتون فوری گفت و گوشی رو قطع کرد. میدونست کلوم الان داره سرش رو تکون میده و میخنده. اون چی بود اشتون گفت؟ اون حتی معنیش رو هم نمیدونه! حتما از خیالاتش بود، ولی انگار این رو اونقدر شنیده بود که عادت کرده بود به کلوم بگه مالچیک گی...یا هرچی که بود، نمیدونم...
اون شونه هاش رو بالا انداخت و رفت تا یه چیزی بپوشه. یه ژاکت از ژاکتای لوک - که براش بزرگ بودن- رو تنش کرد و همونجوری روی کاناپه نشست. بستنی یادش رفت! ولی مهم نبود، اون زد به ام تی وی تا ببینه تو دنیای موزیک چه خبره. دوست داشت ام.آر هم مثل خواننده ها بود، حداقل میشد صداش رو شنید...
ولی اون فقط میتونه نوشته هاش رو بخونه. لوک با موهای نم، یه بندتی پنیک! ات دِ دیسکو و شلوار کوتاه از اتاق بیرون اومد
"کی بود؟"
"مالچیک گی"
گوگل
مریلآ
YOU ARE READING
allure ꗃ lashton ✓
Fantasyهمه چیز اینجا معنی داره. همه چیز هدف داره. اینجا پر از نشانه ست