تولد یک مرده

375 51 6
                                    

سعی کردم با لباس مسخره و موهای چتریم کنار بیام همشون نفرت انگیز بودن .

با پیاده شدن از ماشین فلش دوربین ها ازدحام زیاد و صدای فریاد ها همه و همه باعث میشد فقط بیشتر و بیشتر از روز تولدم متنفر شم.وارد کلاب شدم و با شنیدن اهنگ لایت و کلاسیکی که در حال پخش بود هزار بار شکر کردم.

با ورود من همه بلند شدن و شروع کردن به سوت جیغ و تبریک.

با همه با یه لبخند بشاش که داشت فریاد میزد وااای من یه دختر لوسم و خیلی ذوق کردم ولی تو مغزم با هر یه تشکر به یه روش جدید برای کشتن مگی فکر میکردم.

در حال کندن قلبش با دست خالی بودم که یهو چشم های دریایی مورد علاقم رو پیدا کردم.و ۶۰ ثانیه بعدی توی بغل بزرگ و دوست داشتنیش بودم.

وقتی از بغلش در اومدم خیلی اروم تر بودم مغزم هم رفته بود دست هاشو از خون مگی شسته بود.
وقتی نشستیم نایل صحبت رو شروع کرد.

"خب پس فقط یه تولد خلوت که یه سری از اشناها هستن فقط؟"

تک خنده ای کردم و گفتم

"اره منم گول خوردم.برای همین داشتم به روش های مختلف کشتن مگی فکر میکردم"

یکی از اون خنده های شیرینش که با یه نخ نامرعی انحنای لب های هرکسی رو همراه خودش بالا میکشید تحویلم داد

"اوه اروم باش.بیا دستمونو به خون الوده نکنیم"

همینطور که با چتریام درگیر بودم تک خنده ای تحویلش دادم. با اومدن هیلی به سمتمون و شروع تبریک گفتنش بحث ما نیمه تموم موند.

هیلی پیش نایل نشست و نایل به ارومی دست هاشو دور کمرش گذاشت. اونا دوست داشتنی بودن‌. مگی رو از دور دیدم که به سمتم میومد.نههه لطفاا.

"سلام زوج سوییت من.حالتون چطوره؟"

هیلی مثل همیشه مهربون جواب داد.

"خوب.فک کنم بهتر از خوب.مگع نه گایز؟"

و بمب من ترکید

"اوه من زیاد مطمئن نیستم.چون اینطور که بنظر میاد معنی شنیداری کلمه خودمونی و کوچیک با معنی عملیشون فرق داره"

مگی سریع جواب داد

"اوه لوری لطفا.من برای جمع شدن همه این جمع اینجا خیلی تلاش کردم.البته سوپرایز هام هنوز تموم نشده "

و یه چشمک تحویل من داد و با چشم به نایل اشاره کرد من پرسیدم

"نایل،تو از سوپرایز خبر داری؟"

قبل از نایل مگی جواب داد

"نه ، این یه سوپرایز برای نایله ولی تو رو هم ذوق زده میکنه"

هیلی با احساس ناراحتی یکم جا به جا شد.اوه فاک این زن واقعا اصلا به شرایط فکر نمیکرد؟نکنه کاری کنه که باعث بشه شایعات راجب من و نایل بیشتر بشه؟

the colors of my feelsOù les histoires vivent. Découvrez maintenant