بسته ی پول هاش و داخل گاو صندوق کوچیکی که ته کمد لباساش مخفی کرده بود گذاشت.
پولی که بدست میاورد
قسمتیش برای هزینه های شخصی و اجاره میرفت و قسمت دیگه اش رو برای خرید خونه جمع میکرد.خونه ای که مجبور نباشه صاحب خونه و غرولندهاش و تحمل کنه.
خونه ای که بتونه بعد از سالها دربه دری احساس ارامش و تجربه کنه.به دیوارهاش قاب عکس بزنه و رنگ دلخواهش که زرد و ابی هست رو سرتاسرش بپاشه.
اهنگ موردعلاقه اش رو تمام روز پلی کنه بدون نگرانی.
تصمیم داشت موقع رفتن خپل پا رو هم با خودش ببره.
همه ی ارزوهاش همینجا تموم میشد
به همین سادگی و قشنگی.به دنیای ورای مرگ معتقد بود و این شاید ارزوئی بود که ته دلش داشت برای دنیای دیگه محقق بشه درصورتی که زودتر از موعد بمیره!
کم کم باید اماده میشد
چون چهل و سه برای شام دعوتش کرده بود.وارد حمام شد.
با دقت به پاهاش که زیر اب کج و معوج بنظر میرسیدن نگاه میکرد.
اب به اندازه ی کافی زلال بود ولی برای پاک کردن قلبش از زنگار چندساله کافی بنظر نمیرسید.همه ی بدنش و شست و بعد هم ته ریش همیشگیش و شیو کرد درست همونطور که چهل و سه دوست داشت.
حوله رو دور کمرش گره زد
قطره های همیشگی به درو دیوار خونه ی نیمه تاریکش برخورد میکردن
دکمه ی سبز و زد و افترشیو و کف دستش پاشید"هی الفی
ز-هی نایل.تنها کسی که اسم واقعیم و میدونه توئی و هیچوقت به خودت زحمت نمیدی به اسم خودم صدام کنی
"تنها کسی که دلش میخواد به اسم واقعی صدام کنه توئی.
ز-نباید الان خواب باشی؟
"خواب و ول کن شنیدم چهل و سه خواستت ازوقتی شنیدم شاش بند شدم
ز- میکشمش زنیکه رو امشب بخواد مث دفعه ی پیش رفتار کنه میشاشم بهش
"دنبال دردسری؟کاری که میخواد و بکن پولت و بگیر
ز-شات اپ تاحالا موردای اینشکلی به پستت نخورده .
کردی پول گرفتی! پس زر نزن"بگو پریودم باماچ سرو تهشو هم بیار
زین قهقهه ی بلندی کرد
ز-روانی تر از این حرفاس. دفعه پیش یه ماه تو خونه افتادم سگ مصب سیرمونی نداره.
"یادمه همه جا خبرش پیچید که یاغیِ کلاب شَل و پَل شده
ز- کرده توم دَرم نمیاره
"جوووون جوون یه بارم باید ترتیب منو بدی ببینم چیه همه چشمشون دنبال توا