سلام*~*
من برگشتم با یک پارت مهم و عجیب 😶
باز هم متاسفم دیر برگشتم🙂
خب اول کاری بگم که روند آپ دیگه به صورت جدی منظم میشه . 💞
دوم اینکه بیایید مجموع کل ووت های فیک رو به ۸۰۰ برسونیم .☺💛
طبق محاسبات من سریع این کار انجام میشه وکار راحتیه . فقط کافیه که به این پارت ووت بدید و اگر پارتی رو ووت نکردید برگردید و ووت کنید 🙂💛
اگر زودتر از روز آپ پارت بعد که سه شنبه باشه به ۸۰۰ تا رسید آپ میکنم البته آپ سه شنبه اش هم سرجاشه✨🙂
خبر بعدی اینه که من داخل تلگرام برای خواننده های دوست داشتنی کریزی گپ زدم و لینکش توی بیو هستش سوییتی ها💛
اونجا میتونید راحت در دابطه با فیک و شخصیت ها چت کنید و پیش بینی هاتونو یا هرچیز دیگه ای رو درمیون بذارید . 💛
اگر نتونستید از طریق لینک داخل بیو جوین شید به ایدی تلگرامم (R_venus) پیام بدید تا من لینک گپ رو بهتون بدم 💛
خب سوییتی ها امیدوارم لذت ببرید 🤗💛
*************
استاد دست هاش رو به هم کوبید :" خب . میخوام همتون روی یه کاغذ خیلی کوچیک، بزرگترین ترسی که دارید رو بنویسید و اون و به من تحویل بدید "
همه کاغذ کوچیکی رو برای خودشون آماده کردن و شروع به نوشتن بزرگترین ترسشون کردند .
تهیونگ لیست بلند بالا ترس هاش رو توی ذهنش مرور کرد . بزرگترینشون قطعا ارتفاع بود . به خاطر همین هیچ وقت نتونست چرخ و فلک سوار بشه یا به لبه ی پشت بوم زیاد نزدیک شه .
اون حتی وقتی به وسیله ای با ارتفاع زیاد نگاه میکرد هم حس ترس عجیبی وجودش رو میگرفت . تمام بدنش مور مور میشد و ناخوداگاه خودش رو جمع میکرد . انگار که جریان برق کوتاهی از تمام تنش عبور میکنه و اون رو سست میکنه .
پس قطعا بزرگترین ترس تهیونگ میتونه ارتفاع باشه .روی کاغذ ارتفاع رو نوشت و بعد کاغذ رو به جین داد . تهیونگ میتونست بدون نگاه کردن به کاغذ جین ترس بزرگش رو حدس بزنه . دلقک ها!
وقتی هر دوشون تقریبا ۱۴ ساله بودند، باهم به تماشای سیرک رفتند . جین با دیدن دلقک سیرک خشکش زده بود و حتی خودش رو خیس کرده بود .
تهیونگ متوجه هیچ کدوم اینا نشده بود تا اینکه لرزش شدید جین رو حس کرده بود . وقتی به جین نگاه کرد و رنگ پریده اش رو دیده بود، برای لحظه ای فکر کرده بود که جین مرده !.بعد از اون شب مدت خیلی طولانی ای گذشت تا جین تونست به حالت سابقش برگرده .
ВЫ ЧИТАЕТЕ
⛓️Crazy Rabbit🐰
Фанфикшн🍷خلاصه: کیم تهیونگ دانشجوی رشته روانشناسیه و قراره برای پایان نامهاش، درباره یک بیمار روانی تحقیق کنه. عاشق نقاشی کشیدنه و به طور اتفاقی یک فرد نقابدار داخل تمام نقاشیهاش مشترکه و هیچ ایدهای در رابطش نداره! جئون جونگوک. معروف به خرگوش دیوانه...
