⟦𝗡𝗶𝗴𝗵𝘁𝗺𝗮𝗿𝗲⟧

Part 14

- خونه ی اجاره شده ی جین:ساعت ۱۱:۵۴ ظهر -

+ هوسوک +

این باره ۷ امه که زنگ در رو فشار میدم ..
معلوم هست این دو تا چیکار میکنن؟ ..

دستم روی زنگ رفت و یک باره دیگه هم فشارش دادم ..
باز هم جوابی ازشون نگرفتم ..
تنبلای شل مغز معلوم نیست کدوم گورین! ..

دستمو کردم توی جیبمو یه سنجاق برداشتم ..
بعد چپ و راست کردنش ، رو به روی قفل وایستادمو با دقت سنجاق رو داخل زدم ..

نگاهم هر از گاهی به اطراف میچرخید تا مشکلی از نظر دوربین ها پیش نیاد ..
جوری به نظر بیاد که دارم کلیدارو جا میزنم ..

بعد یکم چرخش سنجاق ، بالاخره در رو باز کردمو وارد خونه شدم ..
بعد بستن در سنجاق رو گذاشتم توی جیبم ..

خب ..
باید بفهمم اینا کجان ..

شروع به قدم زدن کردمو اطرافو گشتم ..
لباس های اینور و اونور ریخته روی زمین ..
بازم حتما بار بودن جفتشون! ..

راهمو گرفتم سمت اتاق شوگا ..
وارد اتاق که شدم دیدمش ..
با همون لباسای بیرون رفته اش افتاده بود روی تختش ..
حتما باز دیشب سر قرار همیشگیش بوده ..

اروم رفتم کنار تختش وایستادمو صداش زدم .. : شوگا ‌..
حرکتی ازش ندیدم ..

نگاهم توی اتاق چرخید و ساعتش رو پیدا کردم ..
دیر شده بود ..
قرار بود بریم برای معامله ارسال محموله ..

نگاهم دوباره برگشت روش ..
اینو چجوری جمعش کنم! ..
با پام یه لگد زدم به تختش .. : پاشو کلی کار دارم ..
بازم حرکتی ازش ندیدم ..
انگار مرده تا اینکه خوابیده باشه! ..

به سینه اش نگاه کردم که بالا و پایین میرفت ..
نه پس نمرده! ..

چند ثانیه ای گذشت که صدای قدم هایی رو از جلوی در اتاق شنیدم ..
نگاهمو دادم به در که یه زن با تیپ لخت وایستاده بود ..

پوزخندی روی لبم اومد و سرم افتاد پایین .. : دیشب بهت خوش گذشت؟ ..
با اون صدای خسته اش گفت .. : اوهوم ..

نگاهمو بردم روی شوگا که هنوز از جاش تکون نخورده بود ..
حرف زدم و مخاطب حرفام اون بود .. : اره هنکس کارشو بلده ..

+ : تو گی ای؟ ..
با تعجب توی چهره ام برگشتمو نگاش کردم .. : چی؟ ..
اشاره ای به من و شوگا زد و دوباره حرفشو تکرار کرد .. : تو با اونی؟ .. گی ای؟ ..

تک خنده ای از حرفش زدمو با قدم های شمرده رفتم سمتش ..
نگاهمو بهش دادمو وقتی بهش رسیدم توی فاصله ی چند سانتی ازش وایستادم .. : گی باشم! ‌‌.. چی به تو میرسه؟ ..

هیکل لختش رو یکم تاب داد و دستشو اورد روی موهاش و باهاشون بازی کرد .. : خب .. اونوقت نمیتونم سکس پارتنرت باشم ..