Question 3

363 87 8
                                    


"قبل از اینکه به کسی زنگ بزنی، برنامه می‌ریزی که چی بهشون بگی؟! اگه آره چرا؟!"

نوبت کَس بود که کارت رو خوند و سرش رو تکون داد و کارت رو سر جاش گذاشت.

ک:"همیشه. وقتی به کسی زنگ میزنم که خیلی استرس میگیرم پیشش، از قبل تمرین میکنم که چی بگم تا وقتی که دارم باش حرف میزنم مثه احمقا نباشم و سکوت‌های مزخرف بینمون نیوفته. با این حال، معمولا مثه احمقا میشم در هر صورت..."

د:"فقط وقتایی که می خوام از یه نفر بخوام باهام بیاد سر قرار برنامه میریزم که چی بگم. البته خیلیم وقتمو سرش تلف نمیکنم. معمولا زنگ میزنم به مردم و وقتی که جواب میدن میفهمم هیچی ندارم که بهشون بگم. بالاخره به سکوتای مزخرف عادت میکنی."

ک:"میبینی به خاطر همینه که باید برنامه بریزی که چی بگی."

د:"اگه قرار باشه کل مکالمه رو برنامه ریزی کنم، باید چیکار کنم وقتی که اون آدم یه چیز غیر قابل پیشبینی میگه؟!"

ک:"باهاش راه بیای؟!"

د:"دقیقا. نباید مکالمه هارو برنامه ریزی کنی چون نمیدونی اون آدم چی می خواد بگه، فقط باید در لحظه فکر کنی."

ک:"خب چی میشه اگه نتونم تو لحظه فکر کنم؟!"

د:"پس تو توی زندگی به فاک رفتی. وقتی به زندگی برگشتی دوباره تلاش کن."

ک:"پس تو به تناسخ باور داری؟!"

د:"نه، این فقط یه اصطلاحه."

ک:"فکر نمیکنم باشه."

د:"خب پس، پووفف، حالا هست."

__________________________________________

Enjoy

Love ya all

(✿ ♡‿♡)

36 questions of Destiel (Persian translation)Where stories live. Discover now