Question 31

235 56 6
                                    


"چه موضوعی اون قدر جدیه، که نباید راجبش شوخی کرد؟!"

دین پاهاش رو گذاشت رو داشبورد ماشین تا بهش ضربه بزنه و با یه صدای بلند سکوت پارکینگ رو از بین ببره، که باعث شد دوتاشون بپرن.

د:"آم،فک کنم، هر نوع خشونتی. به خصوص سو استفاده. هیچ کس نباید راجبش شوخی کنه، حتی اگه الکی بگن،"

ک:"درست میگی. اوه، و تهدید کردن. نباید به شوخی کسی رو تهدید کنی، اصلا خوب نیست."

د:"موافقم."

ک:"چیز دیگه ای می خوای بگی؟!"

د:"آه، نمیدونم."
کس اطرافشو نگاه کرد.

ک:"این ماشین قشنگیه،"

د:"قشنگ، دست کم گرفتنشه. بیبی من خیلی زیباست."

ک:"برا ماشینت اسم گذاشتی؟!"

د:"معلومه که آره، همه باید یه اسم برای ماشینشون داشته باشن. تو نداری؟!"

ک:"راستش برادرام برای ماشینم یه اسم گذاشتن،"

د:"چی هست؟!"

ک:"Pimpmobile"
دین خندید.

د:"چرا باید این اسم رو روش بذارن؟!

ک:"چون یه کادیلاک قدیمیه. بهم اعتماد کن به اسمش میخوره."

د:"خوبه،"
کس کنار پاهاش رو نگاه کرد و یه جعبه پر از نوار کاست دید.

ک:"این چیه؟!"
کس جعبه رو برداشت.

د:"آهنگامن دیگه،"
دوتاشون توی جعبه رو گشتن.

ک:"متالیکا، موتورهد؟!"

د:"آهنگای کلاسیک راک رو دوس دارم،"

ک:"بیتلز داری؟!"

د:"آممم،"
دین توی جعبه رو گشت.

د:"بفرمااا،"
یه نوار که روش نوشته بود «موردعلاقه های مامان» رو بالا گرفت.

د:"مامانم فن شماره یک بیتلزه، اگه یکی از اینا توشون بیتلز باشه، حتما این یکیه."

ک:"میشه بهش گوش کنیم؟!"

د:"آره دیگه،"
دین ماشین رو روشن کرد و آهنگ ob-la-di،ob-la-da پلی شد.

د:"سوال بعدی چیه؟!"

__________________________________________

Enjoy

Love ya

(◠‿◕)

36 questions of Destiel (Persian translation)Where stories live. Discover now