یادداشت نویسنده

596 134 57
                                    

تقریباً دو سال گذشت. و قصه‌ی ما به سر رسید. از تمام کسانی که اوه جونگین رو همراهی کردن صمیمانه سپاسگزارم. امیدوارم از این داستان مفاهیمی هر چند کوچیک یاد گرفته باشین که همیشه یه جایی گوشه‌ی ذهنتون باقی بمونه.
و اما در سرزمین خیال سِوِن، در دهکده¬ای مملو از عطر خوش شالیزار، جایی که پسری به اسم کالی زندگی می‌کنه، داستان عاشقانه‌ی دیگه‌ای در حال وقوعه؛ داستانی که بعید نیست در آینده‌ی نه چندان دور مهمون ذهن‌هاتون بشه...


مهرتان روزافزون؛
با احترام، سِوِن.
سه‌شنبه، یازدهم آذرماه ۱۳۹۹.
یک بعدازظهر آفتابی پاییزی.

Oh JonginTahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon