ووت و فالو یادتون نره❤️
**************************نوشتن این قسمت برام سخت بود .
خیلی با خودم کلنجار رفتم تا این اتفاق نیوفته ، اما اولین روزی که این ایده اومد تو سرم این اتفاق توش بود و با تمام تلاش هام برای مقابله با خودم بالاخره اجازه دادم روند داستان اونطور پیش بره که باید...
♀💔خیلی زیاد ناراحتم...
از همین الان بخاطر اینکه ممکنه ناراحت بشین معذرت میخوام...
دوست ندارم بهتون حس غم بدم...
بنظرم اونایی که انگست مینویسن جزو قوی ترین آدمان و من نیستم💔
___________________________________
+چشم ارباب...
با قطع شدن تماس سهون نفس وحشی ای کشید و با حرص ، دندون قروچه ای رفت .
_همین ؟! لعنت بهش چه گوهی میخواد ؟!
+باید برم...
_و اگه نری ؟!
سهون ابرویی بالا انداخت و پرسید .
+خواهش میکنم...
لوهان با لحنِ ملتمسی زار زد و جوابش هم شد دیوونه شدن سهون .
_لعنت بهت ، اگه میخوای بمیری به خودم بگو چرا میخوای بری تو دهن شیر ؟! ها ؟! لوهان به خدا قسم اگه همین جوری لال مونی بگیری خودمو میکشم...
سهون مثل وحشی ها نعره میکشید و هر چیز که سر راهش بود رو نابود میکرد .
لوهان سریع طرفش رفت و محکم چسبید به کمرش و با گریه شروع کرد به ناله کردن .
+میگم...میگم...فقط به خودت آسیب نزن...
گفت و سهونی که با چشم های از حدقه در اومده به زمینِ خونی خیره بود فقط نفس نفس میزد .
لوهان محکم نگهش داشت .
+مادرم...مادرم تو امارتشه...اگه...اگه چیزی بگم میکشتش...تیکه تیکه اش میکنن...خودش گفت...گفت هر روز یه تیکه اشو برام میارن سهون...توروخدا به خودت آسیب نزن...همه چیزو میگم...
لوهان زجه زد و سهون با بُهت ، دستِ سالمش رو روی دستِ لوهان که دور کمرش بود گذاشت .
_ببخشید...یه لحظه...دیوونه شدم...
آروم گفت و برگشت سمت لوهانی که بشدت میلرزید و با احتیاط بغلش کرد تا دستِ خونیش لباسش رو کثیف نکنه .
لوهان آبِ دماغش رو بالا کشید و صورتش رو بالا آورد و به سهون خیره شد .
+دستتو زخمی کردی...بیا...
گفت و با آخرین توانی که توی تنش بود سهونی رو که مسخ شده بود دنبال خودش تا آشپزخونه کشید .
YOU ARE READING
✴️wake up and save me✴️[کامل شده]
Fanfic✴️Wake up and save me✴️ "بیدارشو و نجاتم بده" نویسند : boom✨ ژانر : رومنس، درام، اسمات، انگست، رازآلود، جنائی... کاپل ها : چانبک(اصلی)، کایبک، کایسو، هونهان و کریسبک،... 🔥 خلاصه 🔥 تلاقی دو زندگی متفاوت... از دست دادن عزیزان... تنهایی... جدایی از ع...