فالو فالو فالو
ووت ووت ووت
🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️
**************************با لبخندِ پهنی روی تخت ، کنارِ چانیول نشست و سینیِ غذا رو از لوسیَن گرفت .
*من برم ارباب ؟!
+اهم...
همون طور که سرگرم چشیدن غذاش بود گفت و چشمکی به چانیول زد .
+پیری چند وقته معلوم نیست کدوم گوریه...بهتر...وقتی نیست انگار هوا سبکه...
با شادی گفت و قاشقِ خودش رو دوباره از سوپ پر کرد .
نگاهِ خبیثش بالا اومد و با شیطنت به چانیول نگاه کرد .
+نظرت چیه یکم زجرت بدم ؟!
خنده ی خبیثی کرد و قاشقش رو تو دهنش فرو کرد و بعدِ خوردنِ محتویاتش ، حسابی لیسیدش .
+میخوام با قاشقِ لیسیِ خودم بهت غذا بدم...میدونم خیلی ظالمانه اس ، ولی مگه مهمه ؟! من ظالمم...
خنده ی شیطانی کرد و قاشق رو دوباره پُر کرد و سمت چانیول گرفتش .
یه اَبروش رو بالا انداخت و متفکر به چشم های چانیول خیره موند .
+بدجنس باشم یا نه ؟!
بعدِ چند ثانیه فکر کردن ، آهِ کلافه ای کشید و سریع قاشق رو تو دهنِ خودش فرو کرد .
+بیخیال...بدجنس بودن بهم نیومده...
چانیول خنده ای کرد و نگاهِ تخسِ بکهیون افتاد روش .
+آره خنده هم داره...ایندفعه بهت رحم کردم ، اما دفعه بعد بیخیالت نمیشماااا...
قاشق رو سمتش نشونه گرفت و لب هاش رو موچ کرد .
+خیلی خب بیا غذاتو بخور تا از گشنگی نمردی...
با تخسی قاشقِ تمیز رو برداشت و یکم از سوپ برداشت و جلوی دهن چانیول گرفت .
+بیا...
اما چانیول لب هاش رو محکم بسته بود .
+چرا نمیخوری ؟! دوست نداری ؟!
چانیول سرش رو آروم برگردوند و به قاشقِ بکهیون اشاره کرد .
+وات...دا...فاک...منحرف...معلومه که از قاشقِ خودم بهت نمیدم...پسره ی منحرف...دیگه شبا هم با فاصله ازت میخوابم...تو با اون آدمِ معصومی که قبلا بوده فرق داری...
تمامِ حرف هاش رو با صدای بلندی جیغ زد و قاشق رو پایین گذاشت و دست هاش رو ضربدری روی سینه اش نگه داشت .
چانیول داشت بهش میخندید و بکهیون تمام تلاشش رو میکرد تا نخنده و جدی باشه .
+بهت گفته باشم...من مردای عضلانی رو دوست دارم...شکمتو صابون نزن ، درسته که من کیوت و جذاب و خواستنی ام ، ولی همین جوری به کسی پا نمیدم...تو زیادی لاغری...بدرد نمیخوری...
YOU ARE READING
✴️wake up and save me✴️[کامل شده]
Hayran Kurgu✴️Wake up and save me✴️ "بیدارشو و نجاتم بده" نویسند : boom✨ ژانر : رومنس، درام، اسمات، انگست، رازآلود، جنائی... کاپل ها : چانبک(اصلی)، کایبک، کایسو، هونهان و کریسبک،... 🔥 خلاصه 🔥 تلاقی دو زندگی متفاوت... از دست دادن عزیزان... تنهایی... جدایی از ع...