ووت و نظر و فالو یادتون نره🥲🤧💔
پن: تمام موضوعاتِ تخیلیِ توی داستان برگرفته از ذهن تخیلی خودمه و اعتقادات خودم راجب همزادهاست، هیچ دلیل علمی هم پشتش نیست و کاملا ساخته ذهنه.
*جوجه ها، فلش بک ها ممکنه تایم های مختلفی داشته باشن و پرش تو زمان های متفاوتی باشه پس پشت هم تصورشون نکنین و فقط سعی کنین اتفاقات افتاده رو با هم مچ کنین، من تمام سعی خودم رو کردم که واضح تعریف کنم داستان رو اما با این حال بازم ممکنه یکم درک اتفاقات براتون سخت باشه.
امیدوارم درست با داستان پیش برین و این قسمت ها که داستان بین کاپل ها کمه رو سر سری رد نکنین...
لیبوم همتون رو دوست داره بی ریختای کرک و پری...
**************************
*فلش بک روز تصادف*
به گوشیش که مدام زنگ میخورد نگاهی انداخت و نفس کلافهاش رو بیرون داد.
_کیه؟!
پارک پیر پرسید و نگاه جان با حرفش بالا اومد و خیرهاش شد.
+دارن دنبالشون میگردن و گزارش کارشون برام میرسه...از شهر بیرون رفتن شاید...
میخواست ادامه بده که با دوباره ویبره رفتن گوشیش نگاهش رو بهش داد و این بار با ندیدن شمارهی چانیول نفس راحتی کشید و جواب مردی که دنبال چانیول و مینگیو فرستاده بود رو با عجله داد.
+پیداشون کردی؟!
سریع گفت و چشمهای عصبی پیرمرد روی عکسالعملهاش دقیق شد.
شنیده شدن چیزهایی که مرد میگفت حکم مرگ رو براش داشت و نمیدونست داره خواب میبینه یا واقعیته.
+ت...
_چیشده جان؟!
پیرمرد که قیافهی شوکهی منشیش رو دید از پشت میزش بلند شد و سمتش پا تند کرد.
_بهت گفتم چی شده لعنتی...
با جواب نگرفتن از جانِ شوکه، سرش داد زد و گوشی رو از دستش کشید و خودش مکالمه با مرد پشت خط رو ادامه داد و کافی بود مرد بیچاره دوباره تمام اخبار رو براش باز گو کنه تا حالش بد بشه و با زانوهای سست شده روی پارکتها فرود بیاد.
با سقوطش جانِ شوکه رو هم پایین کشید و هر دو تو بُهتی وحشتناک به هم خیره شدن.
_چ...چانیولم...
*********************
*زمان حال*
چند روز گذشته رو بدون اینکه حتی یکبار جوابی به التماسهای چانیول برای بخشیده شدن بده گذرونده بود و درست عین یه مرده زندگی کرده بود.
YOU ARE READING
✴️wake up and save me✴️[کامل شده]
Hayran Kurgu✴️Wake up and save me✴️ "بیدارشو و نجاتم بده" نویسند : boom✨ ژانر : رومنس، درام، اسمات، انگست، رازآلود، جنائی... کاپل ها : چانبک(اصلی)، کایبک، کایسو، هونهان و کریسبک،... 🔥 خلاصه 🔥 تلاقی دو زندگی متفاوت... از دست دادن عزیزان... تنهایی... جدایی از ع...