✴️ part:45 ✴️

589 116 46
                                    

ووت ⭐
نظر 🗨️
فالو ☑️

          **************************

وقتی وارد شد نفس عمیقی کشید و در رو پشت سرش بست و بهش تکیه داد.

از خجالت تمام بدنش خیس عرق شده بود چون این اولین باری بود که می‌خواست چنین حرکت رمانتیکی بزنه و واکنشی که بکهیون نشون می‌داد براش خیلی مهم بود.

از استرس تپش قلب گرفته بود و از حالت خودش متعجب بود.

چرا این شکلی شده بود؟! 

تکخندی زد و با احتیاط راهرو رو رد کرد و با شنیدن صدای غرغر پسر کوچیک‌تر با خجالت دستی پشت گردنش کشید و نمش رو برداشت.

بکهیون همون طور که معلوم نبود داره به چی غر میزنه سمت راهرو اومد و با دیدن چانیول و گل توی دستش شوکه متوقف شد و به قیافه‌ی سرخ شده‌ی مرد بزرگ‌تر خیره شد.

_نمی‌دونستم چی دوست داری...اصلا نمی‌دونستم از این کار خوشت میاد یا نه...بدت اومده؟!...ببخشید ولی نمی‌خواستم بهت حس بدی بدم فقط دوست داشتم یه چیزی برات بگیرم...آه خدایا فک کنم گند زدم...حرکت لوسی بود نه؟! ببخشید...من...من...آه لعنت بهش الان میندازنشون دور...

چانیول مثل خود درگیرها با خودش زمزمه می‌کرد و در نهایت سمت آشپزخونه پا تند کرد تا سه تا شاخه رز قرمزی که گرفته بود رو بندازه تو سطل زباله که با گریه‌ی پسر کوچیک‌تر و از پشت چسبیدن بهش سر جاش میخ‌کوب شد.

داشت چه اتفاقی میوفتاد؟!

فوری چرخید و بدن پسر کوچیک‌تر رو تو آغوشش فشرد و محکم فرق سرش رو بوسید.

_ببخشید بک...ابدا فکرشو نمی‌کردم ناراحت شی...

+خفه شو پارک چانیولِ احمق...

بکهیون میون گریه‌هاش نالید و محکم‌تر صورتش رو به سینه‌ی مرد بزرگ‌تر فشرد.

_بک لااقل بگو چیشده؟! کسی اومد؟! چیزی شنیدی؟!

+یاااا پارک چانیول چطور جرئت می‌کنی این همه احمق و خنگ باشی؟! من دارم بخاطر این گلای زشتی که برام گرفتی از ذوق گریه می‌کنم، پس کو روحیه‌ی احساساتیت؟! الان نباید این سوالای احمقانه رو بپرسی فقط باید بوسم کنی و نازمو بکشی فهمیدی؟! پس انقدر ور نزن و فقط بوسم کن...

بکهیون بین هق هق‌هاش گفت و دوباره صورت سرخ شده از خجالتش رو تو سینه‌ی مرد بزرگ‌تر فرو کرد و مشغول ادامه‌ی گریه‌اش شد و چانیولِ شوکه رو رها کرد.

چانیول با گیجی محکم‌تر بکهیون رو در آغوش کشید و با همون حالت شوکه دوباره سرش رو بوسید و موهاش رو بویید‌.

لبخندی کنج لبش نقش بست و حس کرد آروم شده.

بکهیونش خیلی احساساتی بود و خودش هم بیش از حد ناشی.

✴️wake up and save me✴️[کامل شده]Where stories live. Discover now