ภєvєг Ŧคll เภ l๏vє <ᶠᵘˡˡ>🍃

🐞 توضیحِ مهم 🐞

با توجه به کامنت و نظرات چند پارت اخیر میخوام در مورد شخصیت بکهیون یک توضیحی بدم.

در وهله اول بگم تمامِ کارکترهای فیک من خاکستری هستن.
مثل همه ی انسانا که در کنار اخلاقای خوب اخلاقای بد هم دارن.

درصدِ بالایی از هر فیلم یا هر داستانی که میخونیم شخصیت اول همیشه اسطوره و پاک بوده... یک ادم ایده آل و پرفکت که همیشه درست ترین انتخابو داره.
شخصیتی که گاهی حسرتشو میخوریم که کاش مثل این بودم یا کاش مال من بود. ولی تو واقعیت وقتی به همچین آدمی برخورد نمیکنیم ممکنه سرخورده بشیم.

اینجور نیست که طرفداره این سبک فیلم یا داستانا نباشم.
اما....
برام جالبه یک بار بجای اینکه فیلمو از دریچه ی نگاه قهرمان ببینم از دیدِ آدم بده ببینم.
بجای اینکه نقش اول کسی باشه که بهش خیانت شده و در آخر شاهزاده سوار بر اسب میادو عاشقش میشه از دیدِ کسی که داره خیانت میکنه ببینم...
این بخاطر این نیست که موافق کارشون هستم!

حالا شخصیت بکهیون

بکهیون یک فرد عادی و خاکستریه.
فردی که از خانوادش طرد شده و با کسی که دوست داره زندگی میکنه.
کسی که وقتی با احساسات چانیول روبه رو شد خودش به خودش برچسب خیانتو زد و سینه سپر نکرد که اره دوس دارم و دارم کار خوبی میکنم .
به خودش حق نداد . از خودش متنفر شد . عذاب وجدان لحظه ای رهاش نکرد .
نقش بکهیون ( کسی که خیانت خط قرمزش بود ) نشون میده که یک فرد عادیه ک ممکنه مثِ همه اشتباه کنه و پای اشتباهاتشم باید وایسه و باهاش روبه رو بشه!

من اصلا و ابدا قصد نداشتم و ندارم که  یک بکهیون هرزه رو بهتون نشون بدم.
واقعا وقتی دیدم که همچین دیدی بهش دارین باخودم گفتم میشه دیگه ادامشو ننویسم؟؟؟
چون واقعا دلشکسته شدم.
چون این تقصیر من بوده که این برداشتو ازش کردین.

من فقط میخواستم شخصیت هایی رو ترسیم کنم که در کنار دوست داشتن ؛ خوبی ؛ مهبونیشون... پر از نقض و اشتباهم هستن.
فقط میخوام به این فکر کنیم که خودمون تا حالا دست به چه کارایی زدیم که بخاطرش دچار عذاب وجدان شدیم؟!
کارایی که میدونستیم اشتباهه ولی ناخواسته انجامش دادیم.
زندگی واقعی همینه!

به هر حال سعی میکنم زودتر پایان این فیکو ببندم و تمومش کنم .
نتونستم کامل احساسی که داشتمو توضیح بدم چون برایِ بعضی حرفا کلمه ای وجود نداره ._.
ممنون تا اینجا حرفامو  خوندین☁🍓🪴

Shimmer ☄✨
(Raha)