⛅ part 8 ⛅

1.1K 313 57
                                    

برای دیدن تیزر فیک فیلتر شکن و روشن کنید !
ووت یادتون نره 🤓💙
.

- بکهیون ؟

چانیول با قیافه ای ناباور نزدیک شد و مقابل بکهیون ایستاد .

-تو اینجا چکار میکنی ؟؟

چشماشو درشت کرد: اومدی منو ببینی ؟

بکهیون پوکر به احمق روبه روش نگاه کرد :

"من جز اسمت چیز دیگه ای میدونستم؟ چطوری میتونم الان اینجا برای دیدن تو باشم ؟"

جونمیون که از بی خبری کلافه شده بود از پشت میز بلند شد و کنار چانیول اومد :

+میشناسین همو چان ؟

چانیول هنوز شوکه؛ تکخندی زد :

-اره...باورم نمیشه اینجا میبینمش .

کریس خیره به چانیول به سمتِ گوش بکهیون خم شد :

× این کیه؟ چطوریه که نمیشناسمش ؟

بکهیون زیرچشمی بهش نگاهی انداخت و صداشو پایین آورد :

"همونیه که گفتم اشتباهی به جای سهون باهاش حرف زدم."

کریس ناخواسته متعجب داد زد :

× همون سکس فون ؟

با صدای بلند کریس، چانیول و جونمیون با تعجب بهشون نگاه کردن :

سوهو: سکس فون ؟

بکهیون خجالت زده با حرص کفششو روی پای کریس فشار داد و با لبخندی نمایشی از پشت دندان های چفت شده غرید :

"کم صدا بده لعنتیه دراز !"

با همون لبخند سرشو تکون داد:

"هوووم...چی؟ نه...اشتباه شنیدین!"

چانیول با شنیدن کلمه ی سکس فون تمام چشماش پر از خنده شد، برای جلوگیری از بلند شدن خندش لبشو به دندون گرفت تا پسر روبه روش بیشتر از این قرمز نشه؛همیشه فکر میکرد  این حد از سرخی صورت فقط تو انیمیشن ها اتفاق میفته اما با دیدن بکهیون باید تجدید نظر میکرد .

جونمیون به صندلی های راحتی اتاقش اشاره کرد :

+بشینین لطفا...
به سمت چانیول که کنارش نشسته بود نگاه کرد:

+کارآموزای جدید هستن!

این دومین شوک تو بیست دقیقه ی اخیر بود که وارد اتاق جونمیون شده بود .
با صورتی که سوپرایزی در آن کاملا مشهود بود به سمت بکهیون چرخید :

-باورم نمیشه....واقعا دنیا خیلی کوچیکه !

بکهیون حرص خورد
(اره خیلی کوچیکه،اینم از شانس قشنگمه؛عجیب به دل کارما نشستم که اینجوری داره به فاکم میده)

سوهو :خب؟ معرفی نمیکنی؟

چانیول با همون لبخند ذوق زده ی روی صورتش به سمتش نگاه کرد و دستشو روی زانوش گذاشت :

ภєvєг Ŧคll เภ l๏vє  <ᶠᵘˡˡ>🍃Where stories live. Discover now