🍃 part 4 🍃

1.4K 327 31
                                    

کوله پشتی که هر لحظه انتظار میرفت از شانه های ستبر پسر روی زمین سقوط  کنه دوباره بالا کشیده شد و جای خودش و روی شانه های پسرک محکم کرد .
ماشین جلوی پاش ترمز کرد و صورت خندون و زیبای پسر کوچیکتر نمایان شد .
خودشو روی صندلی کمک راننده انداخت و بکهیون پاشو روی گاز فشار داد .

"صبح بخیر بداخلاق"

نگاهش کمی به سمت کریس چرخید.

" این چشب زخمِ باب اسفنجی زرده مسخره چیه زدی پیشونیت ؟ "

-چطوری این همه کلمه ی تخمی و تو یک  جمله جا کردی بیون بک ؟

پسر کوچیک تر تخس ابرو بالا انداخت .

- احیانا نباید الان با نگرانی میپرسیدی چه بلایی برای سرت پیش اومده ؟

بکهیون معذب تکونی خورد و دنده عوض کرد :

"چیزی که میدونم ارزش دوباره پرسیدن و دیدنِ  گره شدن دوباره ی ابروهای دوستم و نداره "

و مستقیم به جاده با خط های سفیدی که زیر ماشین یکی یکی محو میشدن خیره شد .

کریس به سمت پنجره کنارش چرخید و به ادم هایی که به سرعت رد میشدن و جاشون و به آدمهای جدید میدادن خیره شد .
کاش زندگی هم همین قدر سرعت داشت و آدما زودتر از کنارت رد میشدن و به آخر میرسید !
آخر ....
یعنی اونجا چیزی بود که منتظر رسیدنش بمونه ؟؟

ماشین تو پارکینگ دانشگاه توقف کرد .
بکهیون دستشو روی شونه ی دوست قد بلندش انداخت و سعی کرد کریس و از حالی که داخلش بود بیرون بیاره .
از پشت جسمی نفس زنان کنارشون قرار گرفت:

-بکهیون خبرارو شنیدی ؟

به پسری که معلوم بود تمام راه رو دویده و صورتش سرخ بود نگاهی انداخت:

"چه خبری؟"

-لو ....هان ،تو دانشگاست .

بکهیون چینی به صورتش داد و قیافش درهم شد:

"اون عوضی که درسش تموم شده، اینجا چه غلطی میکنه ؟"

روی صندلی های کلاس کنار کریس نشست .

پسر خبر رسان که انگار هیجان زده بود برای تسلط بیشتر به پشتی صندلی جلوی آنها سرپا تکیه زد  و دوباره با نگاهش تو صورت بکهیون خیره شد تا با فهمیدن اینکه بکهیون از شنیدن بقیه حرفاش مشتاق هست یانه ادامه بده .

کریس زودتر به حرف اومد و بی حوصله لب زد:

- خب ؟!

_ خب همین دیگه دوباره برگشته ، از بچه ها شنیدم ازش خواستن بجای استاد لی بیاد چون لی به مشکل خورده نمیتونه فعلا تدریس کنه .

" چی؟؟ چطور ممکنه بجای استاد به اون محترمی اونو جایگزین کنن ؟"

کریس که انگار از گذشته خاطراتی یادش اومده بود تو جاش تکونی خورد و بکهیون رو زیر نظر گرفت .

ภєvєг Ŧคll เภ l๏vє  <ᶠᵘˡˡ>🍃Where stories live. Discover now