ووت یادتون نره🤗🍓
با صدای کوبیده شدن در اتاق ناچارا بعد از خداحافظی سریعی با بکهیون تماسو قطع کرد و بلافاصله جونمیون و جنی وارد شدند .
هنوز رد خنده های محوی از مکالمش با بکهیون روی صورتش میدرخشید .
+ با کی حرف میزدی صدای خنده هات تا بیرون میومد ؟
چانیول بیخیالانه شونه ای بالا انداخت :
' با یک دوست !'
جین نگاه چپی بهش انداخت :
+ دوست؟
' اره دوست جین جین، اون شمِ زنانتو بکش کنار از زندگیم "
جونمیون کتشو بیرون آورد و روی کاناپه انداخت :
- فعلا وقت گپ دوستانه نیست؛ فقط چند روز به مناقصه مونده و امروزم روز آخر تحویل پروژه قبلیمونه و از امروز باید کل تمرکزمون و فقط بزاریم برای کنفرانس طرح ارائه تا قبول بشیم .
جونمیون به سمت جین برگشت:
- جین لطفا امروز برو کارای تحویل پروژه قبلی رو انجام بده که از فردا رسما وقت هیچکاریو نداریم .
' نه به تائو بگو بره! '
جونمیون کلافه تکیشو به مبل داد :
- باز جن زده شدی؟ تحویل پروژه ی؛ باید یکی از سه مهره ی اصلی شرکت برای تحویل اقدام کنن نه مدیر اجرایی چان ؛این و که تو بهتر میدونی و لازم نیست بهت یادآوری کنم!
+ مشکلی نیس چانی خودم میتونم برم .
چانیول بچگانه لجبازی کرد :
' منم واضح گفتم نه و باید تائو بره، اونم مدیر اجرایی کمپانیه... "
- اوووف چان درکت نمیکنم چرا تو این آشفته بازار داری بهانه گیری میکنی،چرا نباید جینی بره سرِ انجام کاری که همیشه خودش انجام میده ؟!
چانیول سرفه ی نمایشی کرد :
' اووم...جین جین....( با انگشت اشاره اش شروع به خاروندن ابروی سمت چپش کرد و تن صداش و پایین تر آورد): روز اولشه نباید زیاد فعالیت داشته باشه '
جونمیون به چانیول و بعد صورت سرخ شده ی جین نگاه کرد :
- من اصلا نمیفهمم که چی داری ... اوه
+ یاااا چان بهت قبلا که گفتم مشکلی ندارم لازم نیس هر ماه این کارو کنی .
چانیول با دیدن صورت قرمز شده ی جین لبخندی زد :
' ببخشید دست خودم نیست از دوره ی دبیرستان تاریخش یادم مونده؛ بعدشم من کسیم که تمام مدت دبیرستان کمرتو ماساژ میدادم چرا الان این قدر سرخ شدی؟؟ '
جونمیون که از چهره ی سرخ شدش مشخص بود خندشو نگه داشته بلند شد :
- دقیقا یادمه با بچه ها اوایل برامون سوال بود چرا چان ماهی یکبار میزنه به سرش شروع به ماساژ کمر و شکمت میکنه ؛ من به تائو میگم برای تحویل پروژه بره...تو هم فعلا طرحو تو نرم افزار پیاده کن .
YOU ARE READING
ภєvєг Ŧคll เภ l๏vє <ᶠᵘˡˡ>🍃
Fanfiction♧فیکشن: هرگز عاشق نشو ♤کاپل: چانبک ، سهبک ،کریسهو،هونهان ♧ژانر: رومنس، اسمات،برشی از زندگی نویسنده: Rahaˢᴴᴵᴹᴹᴱᴿ NC +18 🔞 خلاصه: برای بیون بکهیون ، همه چیز داشت خوب پیش میرفت تا قبل اون روز. یعنی روز لعنت شده ای که توی وان حموم، دراز کشید و هوس سکس...