3.مرد قابل اعتماد

217 57 4
                                    

من بهت بازی رو نشون دادم
وقتی همه داشتن باهات بازی میکردن!

Hatsune miku Vocaloid🎬
___________________________________

نامجون هنوز تو بهت حرفایی بود که پسر مقابلش بهش زده بود و نمیفهمید که دقیقا چیشده ؟؟؟

جونگ کوک یه ساعت پیش وارد بار شد و با نفس کشیدنی که به خس خس تبدیل شده بود گفت :

_هی هیونگ ن نجات نجاتم ب بده م منو ازینجا بب ببر بیرون

بعد همونجا رو زمین افتاد و از هوش رفت ... و این نامجون بود که خوشحال بود ازینکه دیشب کارشون طول کشید و به پیشنهاد ورنون تصمیم گرفتن شب رو توی بار بخوابن تا فردا صبح که مواد اولیه میرسید دیر نکنند وگرنه نمیتونست ساعت 9 صبح خودشو به پسر کوچیکتر برسونه .

کنار جونگ کوک نشسته بود هرچی فکر میکرد زندگیش هیچ مشکلی نداشت و تا اینجا همه سختی ها با رضایت خودش بوده و تنها مشکلش خانوادش بودن !!

حتی دیشبم که با اون حال اونجا اومده بود ، مطمئن بود که پسر کوچیکتر بازم زیادی خودشو غرق کارش کرده و مثل همیشه داره زمینو زمانو فش میده که چرا کشور عزیزشو ول کرده و به بهونه اینکه برم اونجا پیشرفت کنم و با این جمله ها که اونجا آمریکاست همه چی تو آمریکا خیلی خفنه همه چیو ول کرده و یهو چشماشو باز کرده و دید اع من دوباره اینجا چیکار میکنم و اون لحظه خاطرات بدی که از اون کشور داشت بالاخره خودشون رو نشون داده بودن بعد از هفت سال ...

جونگ کوک تکونی خورد و چشماشو باز کرد و با بهت سرجاش نشست.

نامجون ترس رو توی چشماش میدید باید آرومش میکرد :

_ ششش آروم باش پسر ، کسی اینجا نیست فقط منم!!

+ هیونگ اینجا چرا این شکلیه ؟

بغضش اجازه نمیداد درست حرفشو بزنه اما نامجونی که ازش توضیح میخواست رو نمیتونست دست به سر کنه مگه بجز اون دیگه کیو توی این کشور داشت ؟؟ البته اگه دنیل رو فاکتور میگرفت....

_اگه حرف نزنی من متوجه نمیشم چه اتفاقی افتاده و اونوقت نمیتونم کمکی بهت کنم جونگ کوکا..

+هیونگ من دیگه دلم نمیخاد برم توی آزمایشگاه

_چی باعث شده این احساسو داشته باشی ؟؟

+یهو یهو همه دارن مجبورم میکنن که برم توی ...

حرفشو خورد هنوزم شک داشت باید بگه یا نه یه بار دیگه به خودش نهیب زد که تنها کسی که الان میتونست کمکش کنه پسر رو به روش بود پس ادامه داد...

+ یهو همه دارن مجبورم میکنن که برم توی ارتش آمریکا میگن اونا بهم نیاز دارن ولی من نمیخام باهاشون کار کنم مگه زندگی من نیست ؟ پس چرا همه میگن این رضایت داده اون رضایت داده پس رضایت من چی میشه ؟؟

[ Lantan ]Where stories live. Discover now