شاید درد به مرور زمان کم بشه ولی جای زخم به عنوان یادآور رنج آدم باقی میمونه و باعث میشه فرد آسیب دیده همیشه حواسش باشه تا دوباره آسیب نبینه.
The Orginals 2013 - 2018🎬
______________________________________هوسوک؟
وارد خونه شد و در رو بست ، البته یادش نرفته بود قبل از اینکه وارد خونه بشه نقاب مرد عاشق رو روی صورتش بذاره...
_هوسوک خونه ای؟
پس هنوز نرسیده بود ، سوکجین یک ساعت پیش بهش زنگ زده بود و گفته بود که هوسوک از بیمارستان خارج شده اما به خاطر کار های بیمارستان جونهو نمیتونه دنبالش بره و وقتی یونگی ازش پرسیده بود که ساعت یازده و نیم شب چه کار اداری ای میتونه تو بیمارستان داشته باشه وقتی ساعت اداری چند ساعت پیش تموم شده اون بهش گفته بود که جیمین هنوز هم توی بیمارستانه و باید متوجه شه که علت حضور بیشترش چیه....
جین بهش گفته بود که هوسوک میره خونه لااقل به جیمین اینطوری گفته ولی حالا که یونگی توی خونه بود ، هیچ موجود زنده ای حتی پرواز هم نمیکرد چه برسه به اینکه راه بره...
باید به خانواده ی جونهو سری میزد ولی دقیقا کی ؟ فردا با کیهیون و رئیس توی کمپانی قرار داشت و نمیتونست بیخیال اون شه ، هوسوک و جیمین هم آخر هفته میرفتن آمریکا و یونگی باید بلافاصله بعد از اون ها راه میفتاد ، توضیح دادن عدم حضور طولانیش به کیهیون خودش پروسه طولانی و طاقت فرسایی بود....
جونهو بهش کمک زیادی کرده بود ، نامجون نمیتونست اونطوری که دونگ ایل میخواد با جونگ کوک رفتار کنه ، بهترین گزینه جایگزین کردن جونهو به جای اون بود ، کسی که اعتماد ته پیونگ رو داشت و اگه قرار بود تراتوژن یا همونی که چندسال بعد اسمش رو دراگون گذاشتن از طریق سل هلث پخش بشه ، حتما خبردار میشد و به یونگی و نامجون اطلاع میداد...
از طرف دیگه ، بعد از نمایشی که راه انداختند که یونگی به بابای جونهو خیانت کرده و تمام پولشون رو خورده و باعث ورشکستگیشون شده و باعث شده بابای جونهو آب و روغن قاطی کنه و بره قاطی باقالیا نه اشتباه شد یعنی بابای جونهو فوت کنه ، حالا جونهو جایگاه ویژه ای رو تو قلب دونگ ایل داشت ، قانون نانوشته ی دونگ ایل این بود ، هرکسی که بتونه ضربه ای حتی ناچیز به یونگی بزنه من حمایتش میکنم...علت این حجم از تنفر؟ تا این لحظه نامشخص...
البته که بابای جونهو نمرده بود ، اون با هویت یه لی جونهوی ساختگی دیگه وارد عمارت دونگ ایل شده بود ، لی جونهویی که خانواده اش نابود شده و با تلاش خودش به جایگاه ویژه ای توی کمپانی داروسازی سل هلث کیم ته پیونگ رسیده....
طریقه آشنایی دونگ ایل و جونهو برای یونگی جالب بود ، درسته خود دونگ ایل سراغ جونهو رفته بود و نقشه رو هم اون و نامجون باهم کشیده بودند و جونهو فقط بازیگر نقش اول این داستان بود ولی حداقل خوب بازی کرده بود و اون پیرمرد توی این چندسال بهش شک نکرده بود ...
YOU ARE READING
[ Lantan ]
Fanfiction[ فرشته هم وسط جهنم بزرگ شه ، عوضی میشه ولی ذاتش هنوز فرشتست...تو جنست خاکه نه آتیش.. تو محیط دورت سمی بوده که سمی شدی... تو تغییر نکن ، من بخاطر تو تغییر میکنم زمان و مکان ، مرگ و زندگی بهشت و جهنم ، آب و آتیش سدیم و اکسیژن باعث انفجاره... ولی تو...