A funny story: people think they know me...
یه داستان خنده دار: مردم فکر میکنن منو میشناسن...
_______________________________تهیونگ به چشمای جونگ کوک زل زد و گفت :
_چرا چیزی نمیگی؟ دوست نداری باهام بیایی؟
جونگ کوک پوزخندی زد و گفت :
+ما کلا نصف روزه همو دیدیم ! همرو به خونت دعوت میکنی کیم تهیونگ شی؟
تهیونگ حالت متفکری به خودش گرفت و به سمت جونگ کوک خم شد و سرش رو نزدیک صورتش برد :
_نه ولی دلم میخاد تورو بیشتر بشناسم!
جونگ کوک به مبل تکیه داد و دوباره فاصلش با تهیونگ رو زیاد کرد و پرسید :
+بشناسی چی گیرت میاد؟
تهیونگ از جاش بلند شد و کتش رو تنش کرد و جواب پسر کوچیکتر رو داد :
_سرگرم میشم !
جونگ کوک ابرویی بالا انداخت و آهانی زیر لبی گفت ... کافه شلوغ بود ، تهیونگ احساس کرد یکی بهشون زل زده ، سرش رو چرخوند و نگاهش روی پسر بچه ای که چند قدم ازش دورتر بود و با نگاهش درحال قورت دادن جونگ کوک بود ، ثابت شد ، اخم کرد و چشم غره ای به پسر بچه رفت و رو به جونگ کوک گفت :
_بلند شو کیم!
جونگ کوک بیخیال نگاهش کرد و دوباره مشغول گوشیش شد ، تهیونگ دوباره صداش کرد :
_کیم جونگ کوک بلند شو بریم !
پسر کوچیکتر گوشیش رو خاموش کرد و روی میز رو به روش گذاشت و گفت :
+تو باید بری ، من اینجا میمونم اتاقم اینجاست!
_کیم جونگ کوک !
جونگ کوک از جاش تکونی نخورد و زیر لب با حرص گفت :
+کیم خودتی من جئونم!
تهیونگ اینبار کنار جونگ کوک ، نه مقابلش ، جا گرفت و دستش رو دور شونش انداخت و دم گوشش گفت :
_ولی مثل اینکه خیلی دوست داری کیم باشی ، اینطور نیست کیم جونگ کوک شی؟
جونگ کوک ، تهیونگ رو کنار زد و گفت :
+نه با جئون راحتترم ! یکمم فاصله بگیر داری معذبم میکنی...
تهیونگ محکمتر شونش رو فشار داد و پوزخندی زد...
_حیف شد!!
جونگ کوک سرش رو بلند کرد و پرسید :
+چی حیف شد ؟
_میخواستم کمکت کنم ولی خودت نخواستی!
جونگ کوک پسر بزرگتر رو هول داد و از خودش جدا کرد و گفت :
+احمق !
تهیونگ توجهی به احمقی که پسر کوچیکتر نثارش کرده بود ، نکرد و خم شد و گوشی جونگ کوک رو از روی میز برداشت و دکمه ی پاورش رو زد ، صفحش رو روشن کرد..
ESTÁS LEYENDO
[ Lantan ]
Fanfic[ فرشته هم وسط جهنم بزرگ شه ، عوضی میشه ولی ذاتش هنوز فرشتست...تو جنست خاکه نه آتیش.. تو محیط دورت سمی بوده که سمی شدی... تو تغییر نکن ، من بخاطر تو تغییر میکنم زمان و مکان ، مرگ و زندگی بهشت و جهنم ، آب و آتیش سدیم و اکسیژن باعث انفجاره... ولی تو...