Fake Alpha [L.S]

"Chapter 3"

ووت و کامنت یادتون نره.اگر جایی اشتباه تایپی دیدن کامنت کنین درستش کنم❤️✨

~~~

هنری مسئول مسابقات رزمی برگشت و به میزی که پشتش داور ها بودن نگاه کرد. خبری از لویی تاملینسون نبود و همشون رو نگران کرده بود.

هنری زیر لب الفا رو احمق خطاب کرد. اون به شخصه میخواست مبارزه ی لویی رو با بقیه ی الفاها ببینه و براش مشتاق بود. لویی همیشه روش های خودش رو برای هرکاری داشت و الان واقعا وقتش بود خودش رو باره دیگه ثابت کنه.

نه فقط هنری بلکه بقیه ی افراد و حتی داور ها هم از اینکه لویی تاملینسون نیومده بود متعجب بودن و مدام از همدیگه سوال میکردن 'پس اون الفا کجاست؟'

هنری برگشت و دوباره به افرادی که توی مرحله ی اخر مسابقه شرکت کرده بودن نگاه کرد و باز هم لویی رو ندید و باز هم تعجب کرد.

این مرحله ی اخر مسابقه بود و فقط دونفر شرکت میکردن هری و مارک. بعد از اون برنده انتخاب میشد و دیگه لویی هیچ شانسی نداشت.

"تاملینسون نیومده و فقط یک مبارزه ی دیگه مونده، ما نمیتونیم براش صبر کنیم." یکی از داور ها به سمت هنری مسئول مسابقه گفت.

"اگر لویی تا الان نیومده حتما مشکلی داشته کسی رو میفرستم دنبالش. این مسابقه رو شروع کنین و برنده با لویی مبارزه میکنه." هنری گفت و به داور نگاه کرد.

"اما این خلافه قوانینه. لویی باید با دو نفر دیگه هم که الان شکست خوردن مبارزه میکرد ما نمیتونم خلاف قوانین کاری انجام بدیم." داور گفت و به کسایی که منتظر مبارزه بودن نگاه کرد.

"کامان من...قوانین دست خودتونه میتونین تغییرش بدین. کار سختی نیست. هست؟؟" هنری با ابروهای بالا رفته گفت و داور فقط اهی از سر کلافگی کشید. درست بود قوانین دست خودشون بود. میتونستن تغییرش بدن اما عدالت رعایت نمیشد. رابین هنوز الفای پک بود و روی حق و عدالت افراد پک تاکید داشت.

همه به طور مسخره ای منتظر لویی بودن الفای قدرتمند این پک. و اما لویی با نیومدنش همه رو غافلگیر کرده بود.

این عجیب بود که همه میخواستن مبارزه ی لویی رو ببینن!.. خیلیا حتی متعقد بودن که لویی برنده میشه و مبارزه ی اخر بین لویی و هری بود. همه جمع شده بودن تا مبارزه ی اخر یعنی مبارزه ی لویی و هری رو ببینن. این بی شک جذاب ترین مبارزه بود و همه منتظرش بودن.

"بس کن جیمز. ما منتظر لویی میمونیم. خودتون میدونین در هرصورت اخرین مبارزه بین هری استایلز و لویی تاملینسونه."

جیمز اه کلافه ای کشید و سرش رو به علامت موافقت تکون داد."باشه یکی رو بفرست دنبالش."

داور بعد از گفتن حرفش مسابقه ی بین مارک و هری رو شروع کرد و ثانیه ای بعد هری و مارک درحال استفاده از الفا وویسشون بودن و درحال جنگیدن بودن. تمام جمعیت با اشتیاق نگاه میکردن و بعضی ها منتظر لویی بودن.