"Chapter 66"

1.4K 306 1.3K
                                    


های
امیدوارم حالتون خوب باشه

این چپتر زیاده پس شرط کامنت رو میبرم بالا یکم

230 votes
1200 comments
6000 words

~~~

"لوییزا."

هری اسم دخترشون رو گفت و بعدش منتظر ری اکشن جفتش موند.

"خوشگله نه؟ به معنی جنگجوی مشهوره... خیلی اسم قشنگیه."

لویی کمی فکر کرد تا ببینه این اسم رو کجا شنیده؟

"این اسم رو یادم میاد که...
تیلور می‌خواست روی دخترش بذاره!"
لویی با یاد تیلور چشم‌هاشو ریز کرد و بعد هری سرش رو تکون داد.

"اره تیلور خودش گفت این اسم برای شما باشه، اشکالی نداره."
هری شونه‌ای بالا انداخت تا به جفتش بگه چیز مهمی نیست، اون‌ها قرار بود قشنگترین اسم رو داشته باشن.

"لووِیزا؟ قشنگه..."
لویی به وقتی فکر کرد که بخواد دخترش رو صدا بزنه و چشم‌های خوشگلش رو بهش نشون بده.

"نه لو... لووِیزا نه...لوییزا"
هری شمرده شمرده حروف رو به هم چسبوند تا به جفتش بفهمونه اسم درست لوییزاست، سرش رو به حالت تاسف برای جفتش تکون داد.

"لووِیزا قشنگ تره..."
لویی زمزمه کرد و از لیوان نوشابه‌ش کمی خورد.

"باشه هرجوری می‌خوای صداش کن، ولی اسمش لوییزاست."
هری گفت و انگشتاش رو توی موهاش که تقریبا بلند شده بودن برد.

"خب اسم وسطش چی؟"
لویی درحالی که یک دستش رو دور شکمش حلقه کرد بود گفت و یک دستش هم بالا بود تا نوشابه بخوره.

الفای چشم ابی بعد از کمی فکر کردن گفت:
" لووِیزا روبی تاملینسون."

لویی لب‌هاشو جمع کرده بود و همونطور که به روبروش خیره بود داشت فکر می‌کرد.

"لووِیزا کورا تاملینسون"

"لووِیزا ویلو تاملینسون"

"لووِیزا مدیسون تاملینسون."

"لووِیزا میا تاملینسون."

هری داشت به اسم‌ها فکر می‌کرد ولی با اخرین کلمه‌ی لویی هربار اخمش شدید‌تر می‌شد.

با دوتا انگشتش دوبار روی شونه‌ی جفتش زد تا توجهش رو جلب کنه. لویی به سمت جفتش برگشت و با اخمش متوجه نشد دقیقا چرا اخم داره.

"چرا تاملینسون؟"

"چرا استایلز؟"
لویی سریع جواب داد و از نوشیدنیش با بیخیالی خورد.

Fake Alpha [L.S]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang