بریم سر اصل مطلب: این قسمت کاملا اسماته و گوشه کناره هاش کمی حرف و توضیح هست و چهار هزار کلمهس. الان از خودتون میپرسین که چجوری چهارهزار کلمه اسمات نوشتی ولی من خودمم نمیدونم چجوری پس بخونین تا بفهمین.درسته اسماته ولی کامنت یادتون نره
~~~
هری در رو قفل کرد و به سمت لویی برگشت که هنوز توی شوک بود. هری با دیدن لویی غرش بلندی کرد و باعث شد لویی تحت تاثیر غرش هری توی خودش جمع بشه.
لویی حالا اینقدری تحریک شده بود که نمیدونست چیکار کنه فقط میخواست توسط هری سخت و سفت به فاک بره. هیچی جز این نمیفهمید.
هری محکم لویی رو هول داد روی تخت، کمر لویی محکم به تخت خورد و اه بلندی کشید، هری سریع شلوارش رو بیرون کشید، سریع لخت شد و زوزه ی بلندی بخاطر رایحه ی پخش شده و عمیق لویی کشید.
رنگ چشم هاش قوی تر شد و دندون هاش هنوز به حالت گرگ بود. هری هیچ کنترلی روی خودش نداشت و کاملا تحت تاثیر لویی بود که توی هیت رفته بود.
وقتی دست هری روی لباس لویی خورد، لویی وقتی خودش رو دید که لباسش پاره شده و یک جایی از اتاق افتاده.
ناخوداگاه پایین تنش رو به دست هری کشید و باعث شد اسلیک روی دست هری کشیده بشه. دست هری کمی خیس شد و دوباره غرش محکم هری بلند شد.
"انجامش بده...همونطوری که...الان کاملا میخوام به فاک برم دارم میمیرم. نمیدونم چه مرگم شده حتی نمیدونم میتونم نفس بکشم یانه دارم میمیرم." لویی اخر حرفش زیر گریه زد و فین فینی کرد.
"هواتو دارم. مراقبتم، نگران نباش." هری با حالت الفاییش اما نه الفاوویس گفت و بعد اسلیک لویی رو بو کشید و لذت برد.
"خدای من... تو فوق العاده ای."هری دستش رو روی سوراخ لویی کشید، دستش کاملا با اسلیک لویی خیس شد. بوی خیلی خوبی داشت و کاملا داشت عقلش رو از دست میداد، تا اونجایی که انگشتش رو توی سوراخ لویی کرد و حرکت داد، اون کاملا باز بود و اماده ی به فاک رفتن و نات شدن بود.
لویی در حال ناله کشیدن بود." اوه خدای من...انجامش بده، اون لعنتی هارو بکن داخلم." و بعد دست هری رو روی سوراخش گذاشت و تکون داد. هری غرشی کرد و دستشو محکم کشید.
"تو کاری انجام نده فقط بذار من انجامش بدم." انگشت هری هنوز توی لویی بود و داشت حرکت میکرد و ماده ی خیس باعث شده بود دو انگشت هری و بعد سه انگشتش کاملا راحت فرو بره و حرکت کنه.
YOU ARE READING
Fake Alpha [L.S]
Fanfiction-Complete- "برای انتخاب لونا دیگه وقتی ندارم. تو جفت مقدر شده ی منی اهمیتی نمیدم اگر یه الفا یا هر کوفت دیگه ای تو حق نداری این تصمیم رو بگیری که نمیخوای لونا باشی." "من الفام و الفاها نمیتونن جفت بشن. در ضمن من به جفت های مقدر شده اندازه ی فاک هم ا...