های
خوبین؟گایز توی چپتر قبل بعضی هاتون داشتین درمورد رابطه ی این دو نفر نظر میدادین و با اینکه شناخت خوبی ازشون پیدا کردین توی این همه قسمت من میخوام رابطه ی این دونفر رو براتون بیشتر بگم.
پس اخر چپتر رو بخونین اگر میخواین راجع به لری این فف بیشتر بدونین و بشناسینشون.قسمت بعد هم امادهس! شرط کامنت و ووت هم مثل چپترای قبله❤️✨
~~~
امروز روز سوم هیت لویی بود، اون روی این هیتش تسلط بیشتری داشت، میتونست بهتر خودشو کنترل کنه و اونطوری روی هری نپره.
بتاها وقتی که با الفاها جفت بشن توی هیت میرن، همینطور وقتی که با یه امگا جفت بشن توی رات میرن و چون لویی یک بتا در پیشینهی الفا بود میتونست کنترل بیشتری روی هیتش داشته باشه و بهتر بتونه خودشو کنترل کنه.
اما این وسط هورمونهاش قاطی کرده بودن و مدام سر هری غر میزد.
ولی الفا چیزی بهش نمیگفت و فقط اونو با مهربونیش میبوسید تا وقتی که بخوابه.
توی این مدت لویی از قرصهای ضدبارداری هم استفاده میکرد و حتما مطمئن میشدن که هری کاندوم زده یا نه.
اون.ها اگر میخواستن بچهدار بشن هم نمیتونستن! چون تیلور به هردوشون گفته بود که لویی نمیتونه دیگه باردار بشه و به مشکل برخورده، اگر هم باردار بشه خارج از رحم به دنیا میاد و آسیب بزرگی به لویی میخوره.
پس هری حتی بیشتر از لویی مراقب بود!
و قید بچه رو تا اخر عمرش زده بود!
اما لویی خسته شده بود از این هیت مزخرف و اون اسلیکش که ازش ترشح میکرد، پس خودش رو کنترل کرده بود که نخواد با هری که سکس کنن ولی هربار اینقدر هورمونهای جنسیش زیاد میشدن که دیگه نمیتونست تحمل کنه!
اون فکر میکرد با این قضیه کنار اومده، ولی اینطور نبود. اون هنوز هم نمیتونست با هیت کنار بیاد و هربار برای خودش تاسف میخورد.
هری باز هم داشت بهش میگفت:
'این طبیعت بدنته! این چیزی نیست که بخوای بخاطرش ناراحت یا متاسف باشی.'
YOU ARE READING
Fake Alpha [L.S]
Fanfiction-Complete- "برای انتخاب لونا دیگه وقتی ندارم. تو جفت مقدر شده ی منی اهمیتی نمیدم اگر یه الفا یا هر کوفت دیگه ای تو حق نداری این تصمیم رو بگیری که نمیخوای لونا باشی." "من الفام و الفاها نمیتونن جفت بشن. در ضمن من به جفت های مقدر شده اندازه ی فاک هم ا...