PART 18

2K 299 1
                                        

داشتم از پنجره بیرونو نگاه میکردم که اون دختره هرزه، لیسا گوشیشو جواب داد و بهد چنتا جمله لاف زدن به بقیه علامت داد که برن...
وایسا...چرا یهویی جمع کردن رفتن؟
نکنه.. جیمین!!
درو باز کردم بدون توجه به صداکردنای بابا از خونه اومدم بیرون...
بهتره به جیهوپ زنگ بزنم، گوشیمو برداشتم و شمارشو گرفتم که با اولین بوق برداشت
_الو سوک
+جانگکوک... اوضاع بده... خیلی بده!
_من الان خونه بابام بودم، اون لیسای عوضی به اونجا حمله کرده بود!
+شت... اون یونگ جائه حرومزاده هم همینکارو کرد!
_کجا؟
+یونگی بهم خبر داد منم اومدم دیدم دارن تیر اندازی میکنن... آخرم تهیونگو برداشتن بردن
_لعنتییی...
مطمعنم الان جیمین پیش اوناست!
+سوک همین الان بیا خونه
قطع کردم و سرعتمو بیشتر کردم....
ماشینو جلوی در نگه داشتم به سمت خونه دویدم.. نبود!! کل خونه رو گشتم نبود!
+پس شماا چه غلطییی میکردییننن؟؟؟
یقه نگهبانو گرفتم و تو صورتش داد زدم
*قر.. بان... ایشون مارو.. گول زدن!
لعنت... جیمین لعنت بهت!!
+برید دوربینای اطرافو بگردین پیداش کنیننن!!
یقیشو ول کردم که همون لحظه جیهوپ با یونگی اومد تو
+اینو چرا با خودت اوردی؟
#کوک.. الان خفه شو چون پای جفت منم وسطه!
عصبی نفسو فوت کردم و تو خونه راه رفتم...
_بهتره که رد تلفن جیمین رو بگیریم
+نمیشه.. امتحان کردم
#تهیونگ قضیه رو بهم گفته... ولی مطمعنم اون جکسون حرومزاده بخاطر دشمنی که باهامون داره بهت زنگ میزنه و حزصتو در میاره!
+نمیتونم همینجوری بشینم و منتظر بمونم یونگ!
# حداقل بعد چندین سال مثل همیشه صدام کردی
+فراموشش کن... از دهنم در رفت
_اههه... دهنتونو ببندید یه لحظه... این صدای گوشی کیه؟
با صدای ویبره رفتن گوشی از جیبم بیرون آوردم و بلافاصله جواب دادم
+الو
*اوه جئون.. چطوری ؟
+خفه شو عوضی بگو جیمین و تهیونگ کجان؟؟
*نظرت چیه خودت بیای و ببینیشون!
+کجا
نفس حرصی کشیدم و منتظر جوابش موندم
*آدرس رو برات میفرستم و به نفعته تنها بیای
اینو گفت و روم قطع کرد و ثابته آخر تونستم صدای داد جفتمو که منو صدا می‌کرد بشنوم
با صدای پیامک گوشیم به آدرس نگاه کردم
+گوشیمو ردیابی کنین و بعد حدود یساعت بیاین دنبالم
اینو گفتم و از خونه زدم بیرون و سوار ماشین شدم...

ALFA ✔️Where stories live. Discover now