گفتم که براتون آخر هفته اپ میکنم خدمت شما بیبی های خوشگلم.
مامی به قولش عمل کرد.😊💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋
◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇
صبح با عطر نعنایی الفاش بیدار شده بود. دیشب از اون شبایی بود که بدون هیچ کابوسی گذرونده بود.
روبه روی الفای غرق خوابش مشغول لباس پوشیدن بود و با خودش فکر میکرد که چرا بعضی مواقع انقدر راحت و بدون اون کابوس های همیشگی میخوابه.
این یه استراحت بین کابوس هاش بود! عجیبه! اما دقیقا وقتی که میخواست الفا رو بیدار کنه قسمت خاموش مغزش روشن شد و لعنتی اخم ترسناکی پیشونیه امگا رو در برگرفت.
" باورم نمیشه باورم نمیشه"
این کلمه ها توی ذهنش رژه میرفتن و دیونه ترش میکردن. با همون اخم سمت الفاش رفت.
جیمین: تهیونگ...تهیونگ بیدار شو.
الفا تکونی خورد و کمی چشماشو بهم فشرد اما فایده نداشت و به خوابش ادامه داد.
جیمین: پاشو دیگههههه.
با داد امگا سریع روی تخت نشست.
تهیونگ: چی شده؟ خوبی؟ کابوس دیدی؟ حالت خوب نیست؟( آخی بچم)
سوالات الفا پی در پی گفته میشودن و امگای عصبی با دیدن اون چشمای پوف کرده عصبی تر شود.
از اون گذشته بخاطر دورانی که میگذروند بهونه گیر و غر غرو شده بود و حالا خدا به داد تهیونگ برسه.
امگا جلو رفت و صورت الفا رو با دستاش قاب کرد.و با عصبانیت گفت.
جیمین: داری چیکار میکنی کیم...تو دیشب اصلا خوابیدی؟
الفا که رفتار امگا رو مشکوک میدید سعی کرد بدون هیچ گونه دعوا و البته بدتر از اون لو رفتنی بحثو ببنده.
تهیونگ: اممم عزیزم تو زود بیدار شدی چطوره بریم یه صبحونه مفصل بخوریم هوم؟
اخم امگا از این بیشتر نمیشود و این برای تهیونگی که تا به حال اون حالت صورت امگا رو ندیده هم ترسناک و هم کیوت بود.
جیمین: بحثو عوض نکن، تو از رایحت برای خوابیدنم استفاده میکنی درسته؟
مدتی سکوت بین اون دو حکم فرما شد. الفا حالت چهره ای اروم داشت و این برای امگا یه جواب داشت.
" تایید "
جیمین: تو چطور؟..من نگران اینم که بقیه به تو اسیب نزنن و توخودت داری اینکارو انجام میدیییی.
الفا از جاش بلند شد و روبه روی امگاش ایستاد. و با جدیت گفت.
تهیونگ: تو حالت خوب نبود و این لازم بود.
YOU ARE READING
𝐌𝐲 𝐌𝐨𝐨𝐧
Non-Fiction(اتمام یافته ) . . "... پارک جیمین اومگای، زیبایی که با یکی دیگه از تصمیمات پدرش با پسر دوم خانواده کیم، کیم تهیونگ ازدواج میکنه. و به طرز عجیبی بی اون دو و گرگ هاشون پیوندی قوی شکل میگیره..... و هیچ کسی نمیدونه وعده این عشق و دلبستگی یک حکم تاریخی...