Tae pov
با دیدن خرگوش کوچولوم که از خونمون خارج شد و سوار ماشین هوسوک شد لبخند گشادی زدم و ماشینو خاموش کردم.
با رفتنشون سریع از ماشین پیاده شدم و وارد خونه شدم.
سمت اتاقی که هوسوک از قبل آمادش کرده بود و درشو قفل کرده بود رفتم و بازش کردم.
به سیسمونی آبی آسمونی و سفید رنگ نگاهی انداختم و سعی کردم بفهمم آیا چیزی کم داره یا نه.
تک گل رزي که دستم بود و رو دراور بچگونه گذاشتم و چرخی تو اتاق زدم.
داخل کشو ها و کمد و چک کردم و از تکمیل بودنشون احسنتی به هوسوک فرستادم.
از اتاق بچه خارج شدم و سمت اتاق دونفرمون رفتم.
همین که دره اتاق رو باز کردن عطر اشنایه کوک به بینیم خورد. نفس عمیقی کشیدم و کنار تخت ایستادم بالشت کوک رو برداشتم و محکم بغل کردم._بلاخره چند دقیقه دیگه میبینمت عزیزم
بالشت رو سر جاش قرار دادم و مرتب کردم.
با در اومد صدای در با سرعت تو اتاق بچه رفتم و گل رز رو برداشتم.+ عیش الکی الکی منو اماده کردی کلانم پنج دقیقه بردی بیرون
با شنیدن غر غرای کوک اروم خندیدم و کتمو مرتب کردم.
#یادته هی میگفتی توی اون اتاقی که درشو قفل کردم چیه؟ الان درش بازه میتونی بری ببینی جونگ کوک
صدای پاشو شنیدم که بدو بدو سمت اتاق و میاومد ، با نفس عمیقی به زمین خیره شدم.
جونگ کوک دم اتاق ایستاد و با دیدم جیغی از رو خوشحالی کشید. نگاهمو با لبخند بزرگی بهش دادم و دستامو براش باز کردم.Kook pov
با فهمیدن اینکه در اون اتاق مرموز بازه و اجازه دارم داخلش ببینم از رو کنجکاوی تا اتاق دویدم و دم درش ایستادم.
با دیدن مردی که وسط اتاق وایساده بود و جیغی از رو خوشحالی کشیدم که نگاهشو بالا آورد و دستاشو برام باز کرد.
بدون تلف کردن وقت دویدم و خودمو تو بغلش انداختم.
دستامو دور گردنش سفت حلقه کردم و به خودم فشار دادم.+تههههه تههههه
سرشو تو گردنم فرو کرد گاز محکمی گرفت.
_جانمممم
پس گردنی آرومی بهش زدم و صورتشو بالا آوردم.
با دوتا دستام صورتشو قاب میگیرم و رو لبش بوسه محکمی کاشتم.+خیلی دلم برات تنگ شده بود
این دفه اون دست به کار شد و کمی طولانی تر لبمو بوسید.
_ من خیلی بیشتر...
+نه خیر من بیشتر دلم تنگ شده بود
اخم محوی کردم و خودمو بیشتر بهش چسبوندم که یهو از پشت کمی کش شلوارم کشیده شد و چیزی لای بوتم قرار گرفت.
_هیس گفتم من بیشتر حرف نباشه
دستمو سریع پشتم بردم و شاخه گلی که لای بوتم قرار گرفته بود و بیرون کشیدم.
با لبخند جلو اوردمشو ذوق زده نگاش کردم.+ وایشش مرسی ولی آخه گلو میزارن لای بوت تقدیم میکنن؟
_ آره روش جدیدیه که تو پاریس مد شده بود
با خنده دوباره رو لبش بوسه کوچیکی میزارم و سفت بغلش میکنم تا دلتنگیم بر طرف شه.
.
.
.
.
____________________________________هی زایمانش چطور باشه؟
نظر بدید که زودتر بنویسمش^^
DU LIEST GERADE
All My Life💜
Action《کامل شده》 تهیونگ،هیبرید شیر که پدرش وصیت کرده تا ۱۵ سال بعد از مرگش جانشینش،یعنی رئیس بزرگ ترین باند گانگستر کره باشه.... جانگکوک،هیبرید خرگوشه که اهل تفریح با بهترین دوستش جیمینه... کاپل ها: تهکوک،اصلی _یونمین_نامجین هایبرید_ امپرگ تهیونگ:هایبرید...