Kook povتهیونگ به سمتم خم شد و بوسه ای زیر گوشم گذاشت.
_ هممم پس دلت برای دیکم تنگ شده اره؟
با نفس های داغی که به خاطر صحبت و نفس کشیدنش به گردنم برخورد میکرد چشمام خمار شد و لبخند ملایمی زدم.
دستمو از زیر میز به رونش رسوندم و کمی با رونش ور رفتم.+ اوهوم حالا ددی حاضره چیزی که بیبیش میخواد و بهش بده؟
با اتمام جمله ام دستمو روی دیکش گذاشتم و از روی شلوار فشار کمی وارد کردم که آه خفه ای از تهیونگ کنار گوشم رها شد.
ازم فاصله گرفت و از جاش بلند شد._ خوب همتون پاشید سیک کنید تو یکی از اتاقا. بای
بعدشم دست منو گرفت و کشید سمت پله ها تا بریم طبقه ی بالا ولی قبل از اینکه از میز دور شیم تونستم صدای جینو بشنوم که گفت:
& کوک وسط سکس بهش بگو یکم مراعات بچه رو بکنه یهو از هلقت در نیاد.
.
.
.
درو با شتاب باز کرد و منو به داخل اتاق کشوند.
درو بست و بعد از قفل کردن منو به در کوبوند.
یه دستش رو روی کمرم و دست دیگش رو کنار سرم خم کرد.
بدون اینکه چیزی بگه به سمت لبام حمله کرد و وحشیانه بوسه ای رو شروع کرد.
با تمام توانم سعی میکردم همکاری کنم ولی با حرکات یهویی و وحشیانه اش نمیذاشت کاری انجام بدم. وقتی دیدم اجازه نمیده تا منم مثل آدم ببوسمش با زانوم به دیکش زدم که دست از بوسیدن برداشت و با چشمای گرد بهم نگاه کرد.
بعدشم پخ... پخش زمین شد.
اوا خاک به سرم اینقدر محکم زدم؟
کنارش نشستم و به صورت قرمزش نگاه کردم_ ای.این دومین بار بود
+ میدونم عزیزم. الانم چیزی نشده پاشو
آروم از جاش بلند شد و رفت سمت تخت.
از پا تختی کنار تخت کمی آب برداشت و خورد.
(معمولا اونجا پارچ آب میذارن😑 جرتون مدم چیزی بگید😐😂)+ تا تو باشی نذاری ببوسمت.
رفتم سمتش و از شونه هاش گرفتم و هُلش دادم رو تخت.
روش خیمه زدم و لباش رو به بازی گرفتم.
همون طور که لب پایینش رو بین لبام داشتم دکمه های پیرهنش رو باز کردم و دستق روی سیکس پک هاش کشیدم.
نیپلش رو بین انگشتام گرفتم و باهاشون ور رفتم که یهو مچ دستمو گرفت.بهش نگاه کردم که اون پوزخندی فاکی رو لباشه:_ زیادی شیطون شدی
Tae pov
وقتی دیدم با انگشت هاش نیپلم رو به بازی گرفت به این فکر کردم که الان من نباید روی اون خیمه زده باشم و با نیپلاش بازی کنم؟ خیر سرم من تاپم...
مچ دستش رو گرفتم و به صورت تعجب کرده اش پوزخندی زدم و:_ زیادی شیطون شدی
روی تخت انداختمش و خودم روش خیمه زدم و لباسش رو با بالا ترین سرعت در آوردم و انداختم گوشه ای از تخت.
صورتمو به سمت نیپلاش بردم و نوک صورتی رنگش رو وارد دهنم کردم.
زبونمو دورش چرخی دادم و به سمت نیپل چپش رفتم.
مکی روش زدم و از روش بلند شدم.
پیراهن تو تنم که دکمه هاش باز شده بود رو از تنم در آوردم و به نا کجا اباد شوت کردم...
به بدنه عرق کردش که مثل یه بچه خرگوش که گیر شیر افتاده
زیرم تکون میخورد و منتظر لمس شدن بود خیره شدم
خرگوشه خواستنیه من...
اروم گوشایه افتادشو نوازش کردم که صدای معترضش بلند شد
ESTÁS LEYENDO
All My Life💜
Acción《کامل شده》 تهیونگ،هیبرید شیر که پدرش وصیت کرده تا ۱۵ سال بعد از مرگش جانشینش،یعنی رئیس بزرگ ترین باند گانگستر کره باشه.... جانگکوک،هیبرید خرگوشه که اهل تفریح با بهترین دوستش جیمینه... کاپل ها: تهکوک،اصلی _یونمین_نامجین هایبرید_ امپرگ تهیونگ:هایبرید...