نام فیکشن: ~I love you baby ~
ژانر: آمپرگ. اسمات، عاشقانه، درام
کاپل: ییژان ( yibo top)
نویسنده: Patrick
روز آپ: نامشخص
خلاصه: وانگ ییبو رئیس جذاب ۲۲ ساله شرکت وانگ ها که همه اونو به بی رحمی و سرد بودن میشناسن و شیائو ژان ۲۱ ساله پسر دوست داشتنی،...
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
۲۲ ساله نامزد شیائو ژان رشته: مدیریت بازرگانی
شیائو ژان:
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
۲۱ ساله نامزد وانگ ییبو رشته: معماری داخلی
وانگ هایکوان
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
۲۸ ساله برادر بزرگ وانگ ییبو
شیائو شوان لو
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
۲۵ ساله خواهر بزرگتر شیائو ژان
جیانگ ژو چنگ
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
۲۵ ساله دوست خانوادگی شیائو ژان و شوان لو (ایشون برای ژان و شوان لو مثل داداش میمونه💖)
جی لی
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
۲۱ ساله دوست صمیمی شیائو ژان رشته: معماری داخلی
یو چن
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
۲۶ ساله نامزد شوان لو رئیس شرکت جین
هاشوان
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
۲۲ ساله ( خب دلبری های ایشون در طول داستان نمایان میشه😁 )
منگ زیی
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
خواهر دوقلوی هاشوان
وانگ لو مین و وانگ شین هه پدر و مادر وانگ ییبو
شیائو بویان و شیائو کارمن (لی) پدر و مادر شیائو ژان
خب یه خلاصه ایی هم از رابطه ی خانواده ها بگم: قضیه از این قراره که خانواده شیائو و وانگ دوست های خیلیی صمیمی هستن یعنی جوری که پدر و مادر ها از دانشگاه با هم دوست بودن و دوستی شون به فرزندان هندسامشون هم سرایت کرده و خب این وسطا بوده که ژان و ییبوی ما هم به همدیگه حس پیدا می کنن( دلیل پنهان بودن رابطه و بقیه جرئیات تو داستان مشخص میشه) و خب اینکه هردو خانواده ها از خانواده های سرشناس پکن هستن. درمورد ژو چنگ هم قضیه از این قراره که تو بچگی توی یه تصادف خانوادشو از دس می ده و چون پدرش با آقای شیائو دوست بوده چنگ پیش اونها بزرگ میشه و بعد هجده سالگیش مستقل میشه ولی همچنان با آقا و خانم شیائو و بچه ها در ارتباطه. با بقیه شخصیت ها هم در طول داستان آشنا میشیم.
خب این اولین تجربه نویسندگی منه و امیدوارم ازم حمایت کنین و از داستانش لذت ببیرین و وقتتون رو تلف نکنه❤ راستی عیدتون هم مبارک)))