هفته ای گذشت؛
بکهیون طبق عادت هرروزش درحال ترک دانشگاه برای رفتن به کلیسا بود که یکی از دیکون ها وسط راه متوقفش کرد:
_ بکهیون بکهیون!
+ چیه چیشده؟
بسته ای رو به سمتش گرفت :
_ این بسته رو پستچی برای تو آورده..
به نگهبانی کلیسا تحویلش داده بودن.
+ میشه برام بازش کنی؟
_ باشه حتما..
پسرک پاکتو پاره کرد و محتوای داخلشو بیرون کشید :
_ اینا..به نظر پاسپورت و ویزا میان..
جایی قراره بری؟
با شنیدن این جواب، بکهیون حسابی ذوق زده شد و وسیله هارو از دست پسرک گرفت :
+ باورم نمیشه که انقد زود فراهم شد..
آره درسته دارم برای یه مدت میرم سفر..
ببینم تو میدونی پاپ الان تو سالن محرابه یا نه؟
_ نه بکهیون ایشون الان چند روزه که اجرای مراسم صبحگاهی رو سپردن به کشیش رافائل
فقط ظهر و شب میان..
الان احتمالا باید توی دفترشون باشن.
+ باشه ممنونم..میرم دفترشون
***
در اتاق پاپ به صدا در اومد :
_ کیه؟
+ منم پاپا!
میتونم بیام داخل؟
پاپ با شنیدن صدای بکهیون از پشت در
از سر جاش بلند شد و خودش برای باز کردن در رفت...
بکهیون یک هفته بود که به جز ملاقات‌شون توی سالن محراب برای انجام مراسمات مذهبی روزمره ، تایم آزاد دیگه ای به دیدنش نیومده بود و صحبتی باهمدیگه نکرده بودن..
به خاطر همین برای دیدنش مشتاق شده بود
البته بماند که حس کنجکاوی و نگرانیش بیشتر از اشتیاقش بود.
درو باز کرد و بکهیون وارد شد :
+ سلام پدر!
_ خوش اومدی پسرم..
این وقت صبح اینجا چیکار داری؟
+ مزاحمتون شدم؟
_ نه نه منظورم این نبود..
آخه من چند روزیه به خاطر مشغله های دیگه م نمیتونم مراسمای صبح رو برگزار کنم
روفینا بهم گفت که توام یه هفته ست صبح ها و گاهی هم عصر ها پیدات نیست
به خاطر همین تعجب کردم که الان اینجایی..
نمیخوای بشینی؟
بکهیون درحالی که برگه های ویزا و پاسپورتشو توی بغلش گرفته بود و فشار میداد جلوتر رفت و روی صندلی مقابل پاپ نشست..:
+ خب راستش من با یکی آشنا شدم که قراره توی سفرم به کره باهام همراه باشه..
این چند وقت هم برای اینکه بیشتر از هم شناخت پیدا کنیم و بتونیم همسفر خوبی برای هم باشیم تصمیم گرفتیم کمی باهم وقت بگذرونیم
هروقت که توی کلیسا پیدام نبود با اون رفته بودم..
VOCÊ ESTÁ LENDO
Mania Demiurge | آفرینشگر شیدایی
Romance"بکهیون ، پسری نابیناست که از وقتی یادش میاد توی واتیکان ، دولت شهرِ خودمختارِ رُمِ ایتالیا ، تحت نظارت رهبران روحانی کاتولیک به عنوان یک کِشیش آینده تربیت شده و ...
