KOOK
وقتی وارد بیمارستان شدم بوی توت فرنگی رو حس کرم و گرگم مدام زوزه میکشید!
جی کی:هویی احمق جفتمون اینجاست برو جفتمون رو پیدا کن!
کوک:اگه نمیگفتی هم همینکارو میکردم
از یه طرف خوشحال بودم که میتونم جفتمون ببینم از یه طرف ناراحت! نکنه چیزیش شده باشه!
بو رو دنبال کردم و رسیدم به بخش اورژانس!
خیلی شلوغ بود و نمیتونستم پیداش کنم
یه بیمار رو اورده بودن که حالش وخیم بودداشتم اطراف رو نگاه میکردم تا بتونم جفتمو پیدا کنم!که یه دفعه یکی خورد بهم
غریبه:متاسف....
غریبه:آقای جئون به موقعه اومدید! یک نفر و آوردن حالش زیاد خوب نیست با ماشین تصادف کرده باید هرچه زودتر عمل بشه!
کوک:خیله خب برو بگو اتاق عملو آماده کنند!
غریبه:بله!
و رفت من همینطور داشتم اطراف رو نگاه میکردم!
جی کی:کسخلی نه؟ ممکنه جفتمون تصادف کرده باشه یه تکونی به خودت بده من جفتمو میخوام!
کوک:نه امکان نداره! اون حالش خوبه!
نگاهمو از اورژانس گرفتم و رفتم سمت اتاق عمل تا آماده بشم
'خدایا خواهش میکنم جفتم نباشه لطفا'
رفتم و برای عمل آماده شدم!وقتی پامو توی اتاق عمل گذاشتم رایحه توت فرنگی حس نکردم و تو دلم خدا رو شکر کرد
TAHE
امکان نداره گرگم اینجا باشه یعنی اتفاقی براش افتاده؟
نکنه اونی که تصادف کرده جفتم باشه؟بیمار رو بردن اتاق عمل و یکم بعدش رایحش هم از بین رفت
روی پام افتادم
'خواهش میکنم جفتم بلایی سرش نیومده باشه'
هوسوک به طرفم اومد و زیر بغلم رو گرفت و گفت:ته خوبی؟یه دفعه چرا حالت بد شد؟
ته:چی...چی..زی نیست هیونگ فقط یکم چشمام سیاهی رفت مهم نیست!
و لبخندی زدم
سوک :خیله خب برو آب صورتت بزن و آبی بخور تا بهتر بشی!
همین کارو کردم و بعد اومدم به بقیه کارام رسیدم ولی از فکرش در نیومدم!
میترسیدم اون بیمار جفتم باشه!بعد از نیم ساعت نتونستم از فکرش در بیام و رفتم سمت یکی از پرستاران و پرسیدم: ببخشید!اون بیماری که همین الان اومد توی کدوم طبقه عمل میشه؟
غریبه:اوه اون بیمار!توی طبقه سوم عمل میشه و آقای جئون دکترش هستن!
خم شدم و تشکری کردم!و سمت آسانسور رفتم و سوارش شدم!
YOU ARE READING
love hospital
Werewolfبدبختی من از اونجایی شروع شد که من و دونسنگام روستا و خانواده امون رو ول کردیم و رفتیم رزیدنت بزرگترین و بهترین بیمارستان کره جنوبی شدیم ولی این تمام ماجرا نیست کاپل اصلی:نامجین کاپل فرعی:یونمین.کوکوی.هوسچان(جیهوپ و بنگچان)