NAMJOON
دو دقیقه آروم بگیر!
آرام:چطور آروم بگیرم ببین چه خوشگل شده!
چشمی چرخوندم
چند وقته که گرگم کشش شدیدی به کیم سوکجین داره و خودم؟خودم هم انگار کششی بهش پیدا کردم!ولی من مغرور تر از اینم که قبول کنم عاشق شدم بخاطر همین این حس رو پای این میزارم که کراش کوچیکی روی جین دارم بخاطر همینه که تصمیم گرفتم با جین سرد رفتار کنم و نادیده اش بگیرم!
آرام:اون بوهیون لعنتی چه گوهی داره میخوره؟
گرگم با خشم این حرف رو بیان کرد و چشم من ناخداگاه روی جین افتاد!
و بله!
بوهیون نکبت داشت دستشو روی سر جین میکشید!نمیدونم این حس من بود یا گرگم ولی دلم میخواست برم بوهیون رو مثل سگ بزنم تا دیگه جرعت نکنه به جین دست بزنه!
داشتم توی افکارم انواع و اقسام شکنجه ها رو روی بوهیون امتحان میکردم که صدای جیسو منو از افکار خوشایندم بیرون آورد!
جیسو:اوپاااااا
آخه وسط بیمارستان چرا اینجوری صدام میکنه؟آبرم رسما با اومدنش به کره رفته!
جیسو یه دفعه به سمتم اومد و از گردنم آویزون شد و گفت:اوپا چرا اینجا وایسادی؟
چون قدش کوتاه بود گردنم رو خم کردم تا فشاری به گردنم وارد نشه!
نامجون:جیسو ولم کن ما توی بیمارستانیم!
جیسو با لجاجت خودشو بیشتر بهم چسبوند و با عشوه چندشی گفت:عه اوپا!اینجوری دیگه کسی سمتت نمیاد!
کلافه نگاهم رو به افراد توی بیمارستان دادم که دیدم همه داشتن به ما نگاه میکردن و پچ پچ میکردن!
JIN
داشتم با بوهیون حرف میزدم و میخندیدم که بوهیون یه دفعه دستش رو بالا آورد و گذاشت روی سرم و موهام رو نوازش کرد!
با تعجب نگاهش کردم و میخواستم حرفی بزنم که صدای جیغ جیغ آشنایی شنیدم که داد میزد و میگفت میگفت «اوپااااا»
با تعجب بهش نگاه کردم که داشت میدوید سمت نامجون!و یه دفعه از گردن آویزونش شد!حس کردم یه کم ناراحت شدم!
آروم زیر لب گفتم:من چرا ناراحت بشم؟ما که هیچ ربطی به هم نداریم!
ولی احساسم عوض نشد و گرگم بیشتر اعصبانی شد!
بوهیون:جین چیزی شده؟
برگشتم و به بوهیون نگاه کردم که با لبخند داشت نگاهم میکرد و آروم دستشو آورد پایین!
لبخندی بهش زدم و گفتم:نه چیزی نیست!فقط یه لحظه شکه شدم!
خنده ای کرد و گفت:اوهوم زوج خوبی هستن!
لبخند فیکی زدم و باز برگشتم بهشون نگاه کردم که نگاهم با نامجون تلقی شد!
و هردو به هم خیره بودیم!
ولی نگاه نامجون یه جور دیگه بود!انگار کمک میخواست!
YOU ARE READING
love hospital
Werewolfبدبختی من از اونجایی شروع شد که من و دونسنگام روستا و خانواده امون رو ول کردیم و رفتیم رزیدنت بزرگترین و بهترین بیمارستان کره جنوبی شدیم ولی این تمام ماجرا نیست کاپل اصلی:نامجین کاپل فرعی:یونمین.کوکوی.هوسچان(جیهوپ و بنگچان)