آنچه در پارت قبل خواندید:حداقل بگید کجا می بریدش"
"فعلا منتقل شون می کنیم به مرکز رود هان.."
"خب باید بگم که با وجود اسناد و مدارک محکمی که جونگکوک آورد،یونگی هیونگ باید تا مشخص شدن قضایا توی بازداشتگاه بمونه.."
"به نظرت زمان می تونه احساسات رو هم تغییر بده جونگکوکا؟؟"
"اره هیونگ..زمان حتی می تونه احساسات آدم ها رو کاملا از این رو به این رو بکنه."
"قول می دم بابایی رو بر گردونم دخترم..این دفعه دیگه منم که همه چیز رو تغییر می دم..نمی ذارم تاریخ تکرار شه یوریا"
♡▪︎♡ ♡▪︎♡ ♡▪︎♡
"اوری جیبه..
وه وانی
وه وانی
وه وانی..لالا لا لا"[شعری که جیمین توی ران بی تی اس می خونه. ترجمه:چرا اومدی به خونه ی ما.]
تهیونگ با صدای شعری آشنا که اتفاقا توسط صدایی آشنا، به نرمی پنبه و به طرز گوش نوازی خوانده می شد،با بی میلی پلک های خشک شده اش رو از هم فاصله می ده. به دنبال منبع اون صدایِ لطیف،جایی در نزدیکیش می گرده که جیمین رو-در حالی که به قهقهه های یوری اش می خنده- روی کاناپه گوشه ی اتاق پیدا می کنه.با تلاقی شدن مردمک هاشون با هم،پارک به دختر کوچولوی داخل بغلش می گه:
"اوه ببین کی بیدار شده کلوچه یِ من..عمو ته ته داره با قیافه ی وات دِ فاکیش بهمون نگاه می کنه. عاا قربون موچی کوچولوم برم..کیوتِ داییش کیه؟دندون خرگوشی جیمینی کیه؟؟موش بخورتت توله."
در حالی که دختر بچه رو روی پاهای کوچک و سرخش مجبور به ایستادن کرده بود، خواندن همون شعر رو با لحن بچگانه و بامزه ای از سر می گیره.
تهیونگ سری از سر تاسف براش تکون می ده و لب به اعتراض باز می کنه:
"آخه مردک صبح خروس خون این بچه رو زابراه کردی هیچ،حالا منم بیدار کردی با این شعر بچگونه ت..از جونمون چی می خوای پارک جیمین؟؟از تمام خدایان درخواست می کنم مین یونگی رو زودتر برگردونن پیشت.چون داری خل مشنگ می شی بدون شوهرت.."
پسر قیافه ی متفکری به خودش می گیره و خطاب به دختر چسبیده به آغوشش می گه:
"یوریاا کنجکاو بودم چرا عمو ته ته تا الان عقاب تنها مونده نگو بخاطر بابابزرگ بودنشه..آهه اون به طرز رو مخی حرافه نوچ نوچ."
موقعیت دختر کوچولوش رو با گرفتن دو طرف پهلوش از ایستاده به نشسته تغییر داده در حالی که دخترک رو از پشت به خودش تکیه می ده،می گه:
![](https://img.wattpad.com/cover/363880847-288-k207493.jpg)
BINABASA MO ANG
Uncle or papa[yoonmin | taekook]
Fanfiction[این کیوت ترین فیکیه که می تونی بخونی] خلاصه: جیمین هیچوقت فکر نمی کرد با برگشتن به کره طبق وصیت خواهرش، مجبور به ازدواج با شوهر خواهرش مین یونگی جذاب بشه و البته بشه پدر خواهرزاده ش.. Couples: YOONMIN , TAEKOOK,NamJin, YinWar Gener:Romance,Comedy,A...