19

886 213 32
                                        

جریان پیدا کردن رنگ صورتی روی ناخن های پایم,تنها چیزی بود که تمرکز روی آن ترسم را از میان برمی داشت.

نمی دانستم چرا از صبح,حس چندان خوبی نداشتم.اتاق که زیادی بی لویی می ماند,انگار سوت و کور می شد و وحشتناک.آن قدر با من نزدیک نبود که این را به او بگویم,ولی حسش می کردم,خیلی زیاد.

لویی,کاش می دانستم کجایی.

به فکر افتاده بودم به نایل زنگ بزنم و بی مقدمه بگویم:حوصلم سر رفته.
گاهی یک دفعه این کار را می کردم.جواب های او هردفعه عجیب تر می شد از دفعه قبل,و این دقیقا همان چیزی بود که می خواستم...

در باز شد.

سرم را بالا آوردم تا نگاهم گره بخورد توی آبی های قابل اعتماد و غمگینش,ولی او نبود,آبی ها آنجا نبودند...
به جای آن...
قلموی لاک از دستم افتاد و نقطه ای صورتی روی سفیدی ملحفه ها نقش زد.نمی خواستم دوباره با او باشم.به خدا قسم نمی خواستمش.پناه گرفتم گوشه تختم که او خندید:پس اینجایی؟پیدات کردم!دیگه عادت نداری درو قفل کنی؟

می لرزیدم انگار.تکان خوردن موهای بلندم را می دیدم.توی ذهنم کسی فریاد می کشید:برو!برو!برو!
و ولی تارهای صوتی ام کار نمی کردند.

لعنت به من که در را باز کرده و باز گذاشته بودم.بعد توقع داشتم نایل مرا بچه نبیند.از آن به بعد لویی زندانی ام می کرد,اگر زنده می ماندم.

آمد جلوتر:هری,نمی تونی تصور کنی از وقتی رفتم دلم چقدر برات تنگ شده.بیشتر از همه رفیقام.تو فقط توی تخت زیادی خوبی..هیچ دختری مثل تو نیست.

تار شده بود همه چیز.ذهنم تغییر رویه داده بود:هری این یه خوابه,بیدار میشی.الان بیدار میشی.یک...دو...سه..

داغی دستش را روی شانه هایم حس کردم.لاکم را ریخته بود روی تخت.بعد لویی می آمد و می دیدش,دوباره همان نگاه تأسف باری را نثارم می کرد که بار اول کرده بود.چه کنم تا باور کند این دفعه کار من نبود به خدا قسم؟

-هری؟گریه چرا؟از من میترسی؟

حیرتش دروغی بود یا واقعی؟مغزم در آن لحظه قدرت پردازش کافی نداشت تا تحلیلش کنم.او نزدیک می شد..نزدیک تر...

دستم را به دنبال یک جسم سخت مستطیلی کشیدم روی تخت..همان جا بود,کنار بالشم.برش که داشتم,او دستش را روی دستم گذاشت.

-با اون بلوندی چی کار میکنی که فقط برای خودش می خوادت؟نمیشه یه بار زنگ نزنی بهش؟مگه هنوز پنج سالته هز؟

ناخودآگاه جواب دادم:ب..باشه.نمی زنم.
لویی.
تماس.

For your eyes only [L.S]Onde histórias criam vida. Descubra agora