part 7

3.2K 548 108
                                    

توی اتاقک کارائوکه نشسته بودن و با تمسخر به هم خیره شده بودن ؛ اماده بودن تا طرف مقابل یه اهنگ اشتباه انتخاب کنه و با سیل انتقادات پودرش کنن .

جرات هم نداشتن اول بگن که چه اهنگی رو میخوان بخونن و از اول که اومده بودن دست به کنترل نزده بودن ؛ مینسوک از استعدادای رپش مطمئن بود ولی خب جونگده از هرچی میتونست ایراد بگیره .

_ خب ؟ کدوم اهنگو میخوای بخونی؟ نگو که میخوای احساسی بخونی که همینجا از خنده میمیرم .

جونگده پیشدستی کرد و مینسوک رو مسخره کرد ، بعدش دلشو گرفت و خندید ؛مینسوک با ارامش همراهش خندید ، البته به این خنده ها میگن خنده ی "بخورش"

_من همه چی میتونم بخونم ، نگرانم با صدای تو گوش درد بگیرم !
مینسوک با کلی زرنگی یه جمله سرهم کرد ،
جونگده با اعتماد به نفس پشتشو به پشتی مبل تکیه داد و پشت چشم نازک کرد
_باشه پس میزارم گوشای من پیش کَر بشن (کلمه جدید از خودش در اورد)

مینسوک دیگه مصمم بود پاشه و با رپ خفنش حال جونگده ی خودشیفته رو بگیره .
اهنگی که خیلی خوب بلدش بود رو زد ، جونگده چشم از صفحه تلوزیون برنمیداشت و منتظر بود تا از خنده منفجر بشه اما انتخاب مینسوک اهنگ outsider بود ؛ این یعنی خیلی به خودش اعتماد داشت .

اهنگ شروع شد و مینسوک با یه دَم بزرگ شروع کرد ؛ پشت به جونگده همراه اهنگ بدنش رو تکون میداد ‌.

حقیقتش بد نبود ، خوب میخوندش !
جونگده قبول داشت که مینسوک استعداد رپ داشت و خوب عمل میکرد .
رگای گردنش بخاطر کمبود اکسیژن بیرون زده بود ولی با اینحال نمیخواست کم بیاره و فردا پس فردا جونگده همینم آتو کنه .

بلاخره اهنگ تموم شد ، عقب عقب رفت و کنار جونگده رو مبل نشست ؛نفس نفس میزد .
جونگده به قفسه ی سینه ی مینسوک نگاه کرد که تند تند بالا و پایین میشد .
_ جای... تو بودم ... تسلیم میشدم ... نمیتونی ببری !
جونگده نگاهشو بالا اوردو به چشمای خندون مینسوک نگاه کرد .
_ نگران نباش منم کم نمیارم ؛ معجزه ها در دسامبر رو شنیدی؟
مینسوک کمی فکر کرد و بعد سرشو به نشونه اری تکون داد .
جونگده تک خندی زد و از جاش بلند شد ،میکروفن رو برداشت و اهنگ "معجزه ها در دسامبر" رو انتخاب کرد .

_ وای تورو خدا نه ! من به گوشام نیاز دارم ؛ این اهنگ به تو نمیخوره ، تو باید بیبی شارک رو بخونی !
مینسوک با ادا و اطوار گفت و گوشاشو گرفت ، هیچجوره تو کتش نمیرفت که جونگده ی ابله بخواد همچین اهنگی بخونه .

_ خفه شو و گوش کن ، بلکه یچیزی یاد بگیری!
اهنگ که شروع شد مینسوک بخاطر صدای بم شده ی جونگده خنده اش گرفت .

دست هاش رو برداشت و توی صدایی که تاحالا شبیهش رو نشنیده بود غرق شد ، جوری که تارهاش صداش رو تغییر میدادن طبیعی نبود !
صدم ثانیه ای میتونست پایین ترین نت رو به بالا ترین نت برسونه و گند نزنه .

The Walking Gays ~ Comedy Romance ~ Where stories live. Discover now