بعد از وقفه ای طولانی ، این شما و اینم پارت چهاردهم .
پوستر قشنگش از میچای عزیزم♡~♡_____________________________________
"اگر با اسمات مشکل دارین قسمتای پر رنگ رو رد کنید"
سوهو تمام وزنش رو به عقب انداخت و ییشینگ رو مجبور کرد که روی تخت یک نفره ی خودش پِرِسش کنه.
لب هاشون انگار با چسب حرارتی به هم چسبیده بود و اصلا کنده شدنی نبود . ییشینگ سینه به سینه ی سوهو دراز کشیده بود .دمای بدنش یهو بالا رفته بود و غرایزش مثل یه اتشفشان درحال فوران کردن بود ، و این چیزی بود که سوهوی مست میخواست.
بوسه هاشون از ساحل لب هاشون به اعماق رفتن ، با باز شدن لب های سوهو ییشینگ فرصت رو غنیمت شمرد و سرش رو کج کرد ، زبونش رو با کمی خجالت از گوشه ی لب های سوهو وارد دهانش کرد ؛ اگر سوهو از بوسه اش خوشش نمیومد مطمئنا بعدش خودش رو خواجه میکرد .
اما وقتی سوهو نوک زبونش رو مکید و بعد زبون خودش رو دور زبونش به رقص در اورد ، مثل یه مار به خودش پیچید .
گلبول های قرمز خونش با عشق سوهو مخلوط شده بودن و توی تمام تنش درحال انتشار بود .
سوهو یه مسلسل دستش گرفته بود و میخواست هربار با دلبریش قلب بدبخت ییشینگ رو به رگبار ببنده.
دست سفید و کشیده اش رو بالا برد و لای موهای خوش عطر ییشینگ فرو کرد و با هل دادن سرش ، بوسشون رو تا اخرین حد عمیق کرد.
با اینکه مطیع سوهوی عزیزش بود ،ولی نمیخواست اون کسی باشه که این رابطه رو در دست میگیره ؛ دستش رو با هر سختی ای که بود بالا اورد و از زیر تیشرت سوهو بالا برد .
دست سرد ییشینگ هورمونای فعالش رو بیشتر تحریک کرد ، توی دهن ییشینگ که در حال بوسیدن لب پایینش بود صدای ملوسی در اورد و دستش رو روی گردن ییشینگ سر داد.میون بوسه لبخند رضایت مندی روی لب های ییشینگ نشست ، یه روز فکرشم نمیکرد سوهو بخاطرش همچین ناله ی شهوت انگیزی بکنه.
فقط نا امیدانه تصورش کرده بود!
دستش از برامدگی کوچیک سینش بالا تر رفت و نوک سینه ای که حالا خیلی بیشتر دوست داشت ببینه رو فشار داد.
سوهو سرش رو سمت دیگه ای چرخوند و لب هاش رو جدا کرد ، ییشینگ نگران نگاهی به نیم رخش انداخت و دستش رو برداشت؛ چیزی که سوهو دوست نداشته باشه ، اونم دوست نداره!
YOU ARE READING
The Walking Gays ~ Comedy Romance ~
Fanfictionچانیول ابروی بکهیون ، همکلاسی #همجنسگراش که #اعتراف کرده عاشقشه رو میبره روز بعد وقتی بیدار میشه همه ی #مردایی که میشناخت #گی شده بودن . تنها راه #متوقف کردنش هم توی #دست های #بکهیونه ... چانبک ، سولی ، شیوچن ،هونهان