قبل شروع بگم من خیلی منتظر بودم
خیلی منتظر که یک کا شدن لایکاهامو جشن بگیرم
ولی خب هنو یک کا نشدن
دیگه دوس ندارین داستان رو؟
قبلا بیشتر کامنت میذاشتین
آریانا داشت رانندگی میکرد.
آریانا: باورم نمیشه هوجین اوپا رییس رو دوس داره.
شوگا: اگه از من بپرسی میگم رییس بیشتر دوستش داره.
آریانا به پسر کنارش نگاه کرد: چرا؟
شوگا: چشمای عاشق چیزی نیست که کسی نبینتشون ولی خب اون عصبیه و همین جواب سواله. رییس از هوجین بخاطر تظاهرش به مرگ و قایم شدن ناراحته بخاطر همین تمام لحظاتی که میدونست کجاست دنبالش نرفت. هوجین باعث شد رییس ضعیف بشه بین رقیباش. اونا فکر کردن حالا که رییس هوجین رو از دست داده پس میتونن هر کاری باهاش کنن. هر چند وقتی من ماشین کشتار شدم همه دست و پاشونو جمع کردن. اینا دلخوریای عاشقانه است.
آریانا سر تکون داد.
................
جونگکوک: خب دگ از چیا خبر ندارم؟ گاهی فکر میکنم یونگی تو رو بیشتر دوس داره.
تهیونگ: خب معلومه. اون میدونه منو دوس داری و وقتی من خوب باشم تو هم خوبی. اون به احساس ما اعتماد داره همونجور که رییسش به اون و هوسوک هیونگ اعتماد داره.
جونگکوک: زبون باز. دیگه از چیا خبر ندارم؟
تهیونگ: نمیدونم...آممم... اینکه عاشقتم بانی؟
جونگکوک: اگر این اتفاق برای من میفتاد میومدی دنبالم اینجوری؟
تهیونگ: نمیدونم. من بدتر از یونگی هیونگ فلج میشم. اون کسیو داره که به زور بلندش کنه حتی با اسلحه ولی من اون لحظه ارزو میکنم بمیرم.
جونگکوک دستشو روی دست تهیونگ گذاشت و تهیونگ انگشت شستشو روی دست جونگکوک میکشید. حتی از فکر رخ دادن این ماجرا ها برای جونگکوک بغضش گرفته بود.
...............
جین: فکر میکنی هوسوک الان در چه حالیه؟
نامجون : احتمالا اسیب دیده، خسته و با قیافه عجیب و غریب.
جین: به نظرت پیداش میکنیم؟
نامجون: من نمیدونم جین. اگه تا دیروز بود و اون هوسوک بود، میگفتم زنده نیست اما الان اون ظاهرا رییس یه مافیای بزرگه و خب برای همچین شرایط سختی آموزش دیده پس باید انتظار هر چیزیو داشته باشیم.
جین به فکر فرو رفت.
................
هوجین:ته یانگ
ته یانگ: خفه شو هوجین انقد اسم لعنتی منو به زبون نیار. داری اعصابمو خورد میکنی.
هوجین با پوزخند گفت: پس چی صدات کنم؟ چون از وقتی مُردم دیگه رییسم نیستی.
ته یانگ: صد در صد از همون ثانیه دیگه عاشقتم نیستم.
YOU ARE READING
the only Way
Fanfictionعشق یه همچین کار هایی با آدم میکنه. +دیگه شوگا و جیهوپی وجود نداره. به عنوان یونگی زندگی کن. +من باید مسئولیتم در قبال همه رو انجام میدادم. فکر کردی راحت بود؟
