هي گايز...
حالتون چطوره؟
اميدوارم كه خوب باشيد...
ميخواستم يه چيزي رو اعلام كنم بهتون كه گفتنش خيلي سخته.
و راستش نميتونم بابتش چطوري ازتون عذرخواهي كنم.
ولي اين فيكشن ديگه قرار نيست اپ شه... :)
ميدونم خيلي يهويي شد ولي بعضي از اتفاقاي مزخرف زندگي هم يهويي اتفاق مي أفتن و تو نميتوني درباره اش كاري بكني:)
ممكنه...شايد...چند ماه ديگه كه حالم بهتر شد ادامه اش بدم ولي اصلا نميتونم قول بدم.احتمالش شايد يه درصد هم نباشه... :)
ميدونم نصفه موندن يه فيكشن چقدر ميتونه مزخرف و بد باشه.
خودمم به عنوان يه خواننده ندونستن اينكه آخر يه فف چي ميشه برام به شدت رو مخه.
برا همين يه كم پايين تر آخر فف رو براتون مينويسم.
ممنون كه تا اينجا باهام همراه بوديد.❤️-مري-
آپريل فووووولز😂
مگه ميشه من اين فف رو ول كنم كلي ايده دارم براش😎😂
بغل به همتون😂
سيزده به درتون هم مبارك😂❤️
YOU ARE READING
with love,gun[cockles]
Fanfiction[completed] هفت روز...،فقط هفت روز ديگه صبر كن و اونوقت بهش بگو...! . . . . . . . . . . . 🔞خوندن اين داستان ممكنه براي خواننده هاي سن پايين مناسب نباشه🔞 ايده پرداز: @bsunknown