هي گايز
حالتون چطوره؟
خب...دقيقا بعد از دو هفته بالاخره وت ها به ٣٥ و كامنت ها به ١٠٠ رسيد.(با ريپلاي هايي كه خودم زدم)
ميدونم كه به خاطر تاخير دو ماهه ايي كه داشتم خواننده ها ريزش كرده و منم تا اونجايي كه تونستم براي بيشتر شدن و برگردوندن خواننده هام تلاش كردم.
دوباره شروع به تبليغ فف كردم و سعي كردم ريدر بگيرم.
ولي خيلي موفق نبودم.
و اينكه ميبينم از طرف شما هم براي داستان ذوقي ديده نميشه(خواننده هايي كه موندن هم مثل قبل كامنت نميذارن)واقعا باعث ميشه نسبت به نوشتن دلسرد بشم و نخوام اين كار رو انجام بدم.
قصدم اين نيست كه تهديد كنم يا هر چي اما اينكه من هر پارت رو با علاقه مينويسم و روي هر كلمه ايي مينويسم وقت ميذارم،ولي ميبينم باز هم كسي اونقدر به داستان اهميت نميده واقعا ناراحتم ميكنه.
شما واقعا داستان رو دوست داريد؟
اگه آره پس لطفا بيشتر كامنت بذاريد و اگه كسي رو ميشناسيد كه علاقه مند باشه،داستان رو بهش معرفي كنيد.
من خيلي ناراحتم...واقعا هستم...چون مطمئنم تعداد زيادي قراره اينو بخونن و باز هم توجهي نكنن.شايد حتي وت هم ندن.پس...لطفا بهم كمك كنيد تا فف دوباره مثل قبل بشه چون پارت هاي مهمي رو در پيش داريم و اگه بخواد اينطوري پيش بره،نوشتن برام سخت تر ميشه...
و اين بار هم وت ها به ٣٥ و كامنت ها به ١٠٠ برسه پارت بعد رو آپ ميكنم.
VOCÊ ESTÁ LENDO
with love,gun[cockles]
Fanfic[completed] هفت روز...،فقط هفت روز ديگه صبر كن و اونوقت بهش بگو...! . . . . . . . . . . . 🔞خوندن اين داستان ممكنه براي خواننده هاي سن پايين مناسب نباشه🔞 ايده پرداز: @bsunknown