به بقیه نگاه کرد که داشتن حرف میزدن
راستش بقیه وقتی دیدنش همراه تهیونگ اصلا تعجب نکردن.ولی سجین اخم داشت.
حتما با خودش فکر میکرد اون پسر اومده که فقط از تهیونگ پول بگیره و وسایل براش بخره.
ولی خب نه.جیمین حرف زد:"هیونگ این دفعه گوشیامون چین؟"
سجین لبشو گزید:"آیفون"
ادامه داد:"و به درخواست تهیونگ یکیم برای کوک گرفتم"
با بی حوصلگی گفت.کوک با چشمای درشت برای ذوقش و لبایی که روشون لبخند بود داشت به سجین نگاه میکرد
این واکنش برای تهیونگ خیلی کیوت بود و ریز خندید.کوک با همون صورت برگشت طرف تهیونگ و بی توجه به بقیه پرید روش و محکم بغلش کرد:"مرسی مرسی مرسی مرسی خیلی خیلی ممنونمممممم ته تهههههه"
تهیونگ خندید و با خودش فکر کرد:'اگه هر دفعه اینجوری ذوق میکنه دوست دارم همه چی براش بخرم'
"خواهش میکنم بانی"
و گونه اش رو وقتی سجین خم شد تا جعبه ها رو برداره بوسید.
سجین هنوز نمیدونست به هر حالسوکجین با چشمای قلبی به اونا نگاه میکرد و آروم توی گوش نامجون گفت:"واییی نامی..اونا خیلی به هم میانننن"
نامجون با لبخند تایید کرد و بعدش با فکری که توی ذهنش اومد خندید و توی گوش جین گفت:"حس پدرایی رو دارم که پسرشون زن گرفته"
جین هم شروع کرد به خندیدن(شیشه پاک کنی*-*)
هوسوک 'آه'ـی کشید و زمزمه کرد:"امان از سینگلی"
کوک وقتی جعبه ی کوچیک دستش اومد چشماش ستاره بارون شد
صدای های ناجوری از روی ذوق درمیآورد که همه رو به خنده مینداخت.
وقتی جعبه گشایی رو تموم کرد با چشمای گرد به گوشی توی دستش نگاه کرد
بعدش همون جوری به تهیونگ نگاه کرد
سجین بعد دادن جعبه ها رفته بود بیرون اتاق و خب.
آره
کوک پرید روی تهیونگ و لباشو محکم بوسیدهوسوک صورتش رو جمع کرد:"بس کنیـــد..همتون رل دارین همش جلوی من ماچ بوسه..اه..برید یه جا دیگه"
با این حرفش همه خندیدن بجز تهکوک که هنوز داشتن همو میبوسیدن
______________________________________________
ددی ته:گوشی جدیدت خوبه؟بیبی:مگه میشه بد باشه؟:)))
بیبی:مرسییییییی❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
ددی ته:آروم باش بیب..لیاقت تو بیشتر از یه گوشیه;)
بیبی:زندگی قبلیم چه کار درستی انجام دادم که خدا تورو بهم داد؟:))))
بیبی:یه کشور رو نجات دادم؟:)
بیبی:خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی در حدی که نمیشه توی کلمات نشونش داد دوست دارممممم
ددی ته:کیوتتتتت
ددی ته:من بیشتر دوست دارممممم
بیبی:میرم عر بزنم...قلب من طاقت نداره.
ددی ته:برو برو👐🏼😂
بیبی:د-و-س-ت د-ا-ر-م د-د-ی
ددی ته:ددی؟
ددی ته:منم دوست دارم خوشگل ددی=›
بیبی:میرم خودکشی:)
_____________________________________________
مارک:هی هی هی هیمارک:هی هی هی هی
جونگو:مارکککککککککککککک
مارک:کوک؟؟خودتی؟؟گوشیت رو پس دادن؟!
جونگو:آرههههههه مارک هیونگگگگگ
مارک:کوککککککککک
جونگو:مارکککککککککک
مارک:کوکککککککککککک
جونگو: مارکککککککککک
مارک:کوکککککککککککک
جونگو:بسه دیگه:|
مارک:خیله خب...راستی از مادر پدرت بدم میاد-_-
جونگو: حق داری:/
مارک:ولش کن...خب چه خبرا؟
جونگو: مارکککککککککک..دوست پسرم برام گوشی جدید خریدهععععع
مارک:آخرین بار اومدی گفتی بهت خیانت کرده الان میای میگی گوشی جدید برات خریده؟=|
جونگو:هیح اونو ولش کن...واییی.
مارک: اون یه شوگر ددی کامله:)
جونگو:واقعا هست ولی اون پیر نیستتت:›
مارک:من میرم سرکار..فعلا
جونگو:بای بای^~^
***
بازم سلام=›هیچی فقط اومدم بگم یه شوگر ددی بهم بدید بای🙂
برای منم گوشی جدید بخرید
منم میخام
من چی پس؟؟
لاو یو💗💗💗
پ.ن:هق هق هیچی دیگه باید تا فردا🤭
YOU ARE READING
🌱 Sexual harassment_VKOOK🌱
Fanfiction[مزاحم سکسی] کیم تهیونگ..آیدل معروف و عضو بوی بند بزرگ بی تی اس...شبا چیکار میکنه؟🦋 درسته اون یه منحرفه.. جونگ کوک فن وفادار کیم تهیونگ که عاشقانه دوسش داره🌱✨ قرار نبود اینجوری عاشق بشن..قرار بود؟! *** Couple: Vkook - Yoonmin - Namjin *** Unknown:...