با دیدن پیام پارک تهیونگ لبخندی زد و تصمیم گرفت جوابش رو بعدا بده.
حس خوبی به اون پسر داشت.
پاپیون کوچیک روی لباس مخصوصش رو درست کرد و بیرون از اتاقک رفت.
سونگ بوم با دیدنش سوتی زد
"چی شدی پسر...مراقب باش بجای سفارش غذا سفارش شماره ات رو نکنن"
گونه های کوک کمی سرخ شد ولی خندید
"غلط کردن..راستی میتونم هیونگ صدات کنم؟؟"سر آشپز ،سونگ بوم لبخندش پررنگ تر شد
"حتماا..دونسنگ کوچولو"
"یااا"
صدای مایکل اومد و نتونستن بیشتر حرف بزنند."هی جونگ کوک...مشتری های ویژه اومدن"
جونگ کوک گلوشو صاف کرد:
"اومدم اومدم..بای هیونگ"سونگ بوم هم براش دست تکون داد و جونگ کوک از آشپزخونه بیرون رفت.
___
دلشوره ی عجیبی داشت.ولی سعی کرد اهمیت نده.
با دیدن دختری با جسه ی کوچیک و ماسک مشکی..لبخندی زد.
فهمیدن این که اون لیساست سخت نبود!
نزدیکش شد و سلام کوتاهی کرد
داخل رستوران شدن که بخاطر اونا تقریبا خالی بود.
تقریبا البته..چند نفری که اونا هم آدم های مهمی به نظر میومدن نشسته بودند و حرف میزدند.
با دیدن تهیونگ و لیسا که ماسک هاشون رو در آورده بودند هم واکنش خاصی نشون ندادن .
صندلی رو برای لیسا عقب کشید تا دختر بشینه.
لیسا تشکری کرد و نشست.
خودش هم رو به روی لیسا نشست.
لیسا شروع کرد به حرف زدن
"کیم تهیونگ شی.. خودتون میدونین که رابطه ی ما در حد دو دوست معمولیه ولی مجبوریم نقش دوست پسر و دوست دختر رو بازی کنیم...به هر حال میخواستم بگم تهش به من علاقه پیدا نکنید..من خودم عاشق جنی ام"تهیونگ با چشمای گرد شده به لیسا نگاه کرد
لیسا هم ریلکس تکیه داده بود.
"یعنی..جنلیسا ریله؟؟واووو..خیلیم عالی..خب نه من راستش علاقه ای بجز دوست به شما ندارم و نخواهم داشت..پس نگران نباشید"
لیسا تشکری کرد و گارسونی نزدیکشون شد
تهیونگ دقت کرد.
چشمای پسر اشکی بود.چرا اشک میریخت؟؟
اهمیت نداد
پسر آروم نزدیک شد و تهیونگ راحت تر ظاهرش رو آنالیز کردچشمای کیوت و گردش..کمر باریک و خواستنی..لبای سرخ..سرخ؟؟یه چیزی بین صورتی و قرمز..لباسش هم به خوبی هاش اضافه کرده بود.
توی ذهنش یکی محکم کوبید توی سرش.
'به چی فکر میکنی کیم؟؟احمقی یا چی؟اون یه گارسون معمولیه'پسر سرفه ی فیکی کرد..مثل این که بخواد بغضش رو قورت بده..همچین چیزی.
"س..سلام..به رستوران گونگ دو خوش اومدید..چی ... چی میل دارین؟"
گارسون گفت و با پشت دست اشک های کمی که روی گونش بی خبر ازش اومده بودند رو به سرعت پاک کرد
لیسا به طرف تهیونگ برگشت:
"چی میخوری عشقم؟"و فاک..جونگ کوک حس مرگ داشت.
STAI LEGGENDO
🌱 Sexual harassment_VKOOK🌱
Fanfiction[مزاحم سکسی] کیم تهیونگ..آیدل معروف و عضو بوی بند بزرگ بی تی اس...شبا چیکار میکنه؟🦋 درسته اون یه منحرفه.. جونگ کوک فن وفادار کیم تهیونگ که عاشقانه دوسش داره🌱✨ قرار نبود اینجوری عاشق بشن..قرار بود؟! *** Couple: Vkook - Yoonmin - Namjin *** Unknown:...