73

9.7K 1.4K 628
                                    

آروم و نامحسوس از جاش بلند شد
به هر حال کسی حواسش بهش نبود.
زبونش رو گاز گرفت و سعی کرد بدون جلب توجه سمت اتاقش بره.
که ناموفق بود

"جانگکوک؟کجا میری؟"
پدرش پرسید
کوک اخم کرد و تو دلش گفت:
'من جونگ کوکم! جونگ کوک!نه جانگ کوک'

لبخند فیکی زد
"میرم استراحت کنم..کاری ندارین؟"

"الان؟زود نیست؟"
مادرش پرسید

"استراحت منظورم اینه مثلا به دوستام زنگ بزنم"
کوک جواب داد

"و اون دوستا کین؟"
عموش با کنجکاوی پرسید
'فاک یو عمو..به تو چه؟'

"مثلا تهیونگ هیونگ..یا مارک هیونگ و بقیه..خب من برم"
وقتی گفت 'هیونگ'خندش گرفت ولی جمعش کرد.

بقیه با شک قبول کردن و کوک سمت اتاقش پرواز کرد
خیلی خب..پرواز نکرد ولی به سرعت رفت.

گوشیش رو از توی جیبش در آورد و گذاشت کنار..با دیدن شارژش اخم کرد
'توام که هیچ وقت شارژ نداری..لعنت بهت'

زد به شارژر و منتظر موند چند درصد بالا تر بره.

زیر لب آهنگ مورد علاقش رو میخوند و یاد ظاهرش افتاد

به سرعت بلند شد و خودش رو چک کرد
"خب..فکر کنم خوبه"
یقه اسکی رو در آورد
جای لاو بایت های تهیونگ هنوز بود و خانوادش رو با سرمای زمستون قانع کرده بود
یه تیشرت طوسی تنش بود که رگه های سفید داشت
دستی به موهاش کشید
به گوشیش نگاه کرد و با دیدن 15 درصد شارژ لبخند زد
"خوبه"

فکر کنم خوبه"یقه اسکی رو در آوردجای لاو بایت های تهیونگ هنوز بود و خانوادش رو با سرمای زمستون قانع کرده بودیه تیشرت طوسی تنش بود که رگه های سفید داشتدستی به موهاش کشیدبه گوشیش نگاه کرد و با دیدن 15 درصد شارژ لبخند زد"خوبه"

Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.

و ویدیو کال رو وصل کردبا دیدن تهیونگ نفسش لحظه ای قطع شد'اون به طرز فاکینگی جذابه و دوست پسر منهههه'

Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.


و ویدیو کال رو وصل کرد
با دیدن تهیونگ نفسش لحظه ای قطع شد
'اون به طرز فاکینگی جذابه و دوست پسر منهههه'

🌱 Sexual harassment_VKOOK🌱Onde histórias criam vida. Descubra agora