_چه اهمیتی داره تا وقتی همدیگه رو داریم
قطعا امشب بهترین شب زندگی هردوشون بود و خوشحالیشون با دیدن شکم برآمده تهیونگ بیشتر هم میشد
جونگکوک بعد از اینکه با فرد پشت خط خداحافظی کرد تماس رو قطع کرد و کنار تهیونگ نشست
تهیونگ با کنجکاوی نگاهی بهش کرد و پرسید
_ اومم کی بود ؟
کوک بدون اینکه نگاهش رو از جاده بگیره گفت
+ به یکی زنگ زدم بره ساحل رو مرتب کنهبعدش با انگشت هاش روی فرمون ضرب گرفت و همش پوف های کلافه میکرد و ته خوب میدونست این بیقراریش برای چیه
تهیونگ هومی کرد ، نگاهش رو به بیرون داد و با خودش گفت
_ من که میدونم درد تو چیه
بالاخره نزدیک های خونه بودن و تهیونگ سعی کرد رایحه وانیلیش رو آزاد کنهجونگکوک به محض شنیدن بوی وانیل دست هاش رو روی فرمون فشار داد و نفس عمیقی کشید تا بتونه خودش رو کنترل کنه و البته که خنده های ریز تهیونگ رو ندید
وقتی ماشین وارد حیاط شد تهیونگ به آرومی پیاده شد و سعی کرد نمای خوبی هم از باسنش به نمایش بزاره
هر لحظه منتظر بود تا کوک از پشت یه حرکتی بزنه اما تنها چیزی که نصیبش شد نفس های سنگین شده آلفا بود
لبخندی کوچیکی که بیشتر شبیه نیشخند بود زد و زیر لب زمزمه کرد
_ ببینم تا کی طاقت میاری.
..................
.نگاهی به کوک انداخت که به محض وارد شدن به در خونه پاپیون کت شلوارش رو باز کرد و نفس عمیقی کشید
خنده ای کرد و به سمت یخچال رفتبعد از باز کردنش یکم آبمیوه یکمی برای خودش ریخت
جونگکوک با تعجب به تهیونگی نگاه میکرد که ساعت دو نصف شب داشت آپ پرتقال میخوردبا فکر اینکه حتما دلش خواسته شونه ای بالا انداخت ، اما نمیدونست این چه طرز خوردنه
تهیونگ با هر جرعه ای که میخورد صدای های عجیب ولی تحریک آمیزی از خودش تولید میکردجرعه اول = هوممم آههه چه خوبه
جرعه دوم = وایییی بیشتر میخوام
جرعه سوم = اوووووههه همینههآلفا دیگه تحمل نداشت پس بدون حرکت اضافه ای یا نگاه به تهیونگ به سمت اتاق فرار کرد
خودش هم نمیدونست چرا انقدر امشب تهیونگ رو میخواستتهیونگ بعد از خوردن آبمیوش حالا به اتاق اومده بود و به صورت نامحسوس منتظر واکنشی از کوک بود
هردوشون یه چیز میخواستن اما بیانش براشون سختهجونگکوک با فکر آموزش های طلایی پدرش بشکنی زد و گفت
+ بیبی ؟
تهیونگ که از صدا زده شدنش خوشحال بود سریع جواب داد
_ بلهه
جونگکوک متعجب از سرعت عمل تهیونگ سعی کرد حرف هایی که دیده بود آقای جئون به مامانش میزنه رو به درستی بیان کنه
YOU ARE READING
𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞| 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯
Fanfiction• 𝐍𝐚𝐦𝐞 : 𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞 | بی مای بیبی • 𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 • 𝐎𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 • 𝐆𝐧𝐫𝐞 : 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞 , 𝐦𝐩𝐞𝐫𝐠 , 𝐬𝐦𝐮𝐭 , 𝐡𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐞𝐧𝐝 , 𝐂𝐨𝐦𝐞𝐝𝐲 تهیونگ یه امگاست که خانوادش با...