☁️𝐩𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟖☁️

5.2K 890 316
                                    

«پیش به سوی لس آنجلس»

هیچوقت فکر نمی‌کرد قسمت فرست کلاس هواپیما از نزدیک انقدر قشنگ باشه ، و این قشنگی برای تهیونگی که اولین سفرش با هواپیما بود چند برابر شده بود

نگاهی به بقیه کرد که هرکس روی یه صندلی دونفره نشسته بود نگاهی به یونگی کرد تا بهش بگه ببین حالا که اومدی چه قدر خوش میگذره اما با دیدن نگاه خیره یونگی روی جیمین لبش رو گزید و ریز خندید

با خودش گفت +تا کی قراره یواشکی نگاش کنی ،‌ لبخند با فکر کردن به نقشه هوایی که برای رسوندن یونمین به همدیگه داشت زد و به سمت هوسوک برگشت تا بخاطر کمکش ازش تشکر کنه

اما با دیدن نگاه خیره هوسوک اونم رو جیمین آب دهنش رو قورت داد ، هرباری که جیمین چشمش به هوسوک میفتاد لبخند کشیده ای تحویلش میداد ، اما جیمین سریع نگاهش رو می‌دزدید

سعی کرد بیخیال سنجش نگاه ها بشه و فکرای پوچ رو از خودش دور کنه
_ سوکی هیونگ
هوسوک با صدا زده شدنش از طرف تهیونگ نگاهش رو از جیمین گرفت

« بله تهیونگی »
تهیونگ لبخندی زد و جواب داد
_ ممنون بخاطر اینکه قراره ما رو تو ویلات ببری
هوسوک در جواب تهیونگ لبخندی زد و عجولانه سوالی پرسید

« اسمش جیمین بود ؟ »
تهیونگ چشم هاشو درشت کرد و متعجب گفت
_ چطور مگه
هوسوک اما بدون توجه به لحن متعجب تهیونگ صادقانه جواب داد
« خیلی کیوته »

و شد آنچه نباید میشد حالا باید جیمین رو به هوسوک مینداخت یا یونگی
لبخند بیجونی در جواب هوسوک زد و با خودش گفت شاید یه کراش ساده باشه

جونگکوک نگاهی به تهیونگ انداخت که مشغول حرف زدن با هوسوک بود لبخند خرگوشی زد و کنار یونگی نشست اما یونگی آنچنان خیره جیمین بود که متوجه جونگکوک نشد

جونگکوک نیشخندی زد و با کنایه گفت
+ بعد می‌گفت دلیلی ندارم که بیام
یونگی که تازه متوجه برادرش شده بود سریع نگاهش رو از جیمین گرفت و هول شده گفت
« امم چیزه کی اومدی »

جونگکوک قیافه متفکری به خودش گرفت
+ فکر کنم همون موقع که تو مشغول دید زدن جیمین بودی
یونگی لبخند حرصی زد و یکی پس کله کوک کوبید
+ آخ چرا میزنی
یونگی با چهره راضی جواب داد
« تا تو باشی احترام هیونگت رو نگه داری »

جونگکوک خواست جوابی بده که یونگی حرفش رو قطع کرد
« راستی جریان اون قضیه که میگفتی چی بود »
جونگکوک که شیطنتش گل کرده بود سوالی گفت
+ کدوم قضیه
یونگی چشمی چرخوند و جواب داد

« همون قضیه » = + کدوم قضیه
« همون قضیه » = + کدوم قضیه
« همون قضیه » = + کدوم قضیه

جونگکوک که دید یونگی حرصی شده و میدونست اگه یک کلمه دیگه بگه
« جئون جونگکوک یک بار دیگه بگی کدوم قضیه از همین شیشه پرتت میدم پایین »

𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞| 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯Where stories live. Discover now