«پیش به سوی لس آنجلس»
هیچوقت فکر نمیکرد قسمت فرست کلاس هواپیما از نزدیک انقدر قشنگ باشه ، و این قشنگی برای تهیونگی که اولین سفرش با هواپیما بود چند برابر شده بود
نگاهی به بقیه کرد که هرکس روی یه صندلی دونفره نشسته بود نگاهی به یونگی کرد تا بهش بگه ببین حالا که اومدی چه قدر خوش میگذره اما با دیدن نگاه خیره یونگی روی جیمین لبش رو گزید و ریز خندید
با خودش گفت +تا کی قراره یواشکی نگاش کنی ، لبخند با فکر کردن به نقشه هوایی که برای رسوندن یونمین به همدیگه داشت زد و به سمت هوسوک برگشت تا بخاطر کمکش ازش تشکر کنه
اما با دیدن نگاه خیره هوسوک اونم رو جیمین آب دهنش رو قورت داد ، هرباری که جیمین چشمش به هوسوک میفتاد لبخند کشیده ای تحویلش میداد ، اما جیمین سریع نگاهش رو میدزدید
سعی کرد بیخیال سنجش نگاه ها بشه و فکرای پوچ رو از خودش دور کنه
_ سوکی هیونگ
هوسوک با صدا زده شدنش از طرف تهیونگ نگاهش رو از جیمین گرفت« بله تهیونگی »
تهیونگ لبخندی زد و جواب داد
_ ممنون بخاطر اینکه قراره ما رو تو ویلات ببری
هوسوک در جواب تهیونگ لبخندی زد و عجولانه سوالی پرسید« اسمش جیمین بود ؟ »
تهیونگ چشم هاشو درشت کرد و متعجب گفت
_ چطور مگه
هوسوک اما بدون توجه به لحن متعجب تهیونگ صادقانه جواب داد
« خیلی کیوته »و شد آنچه نباید میشد حالا باید جیمین رو به هوسوک مینداخت یا یونگی
لبخند بیجونی در جواب هوسوک زد و با خودش گفت شاید یه کراش ساده باشهجونگکوک نگاهی به تهیونگ انداخت که مشغول حرف زدن با هوسوک بود لبخند خرگوشی زد و کنار یونگی نشست اما یونگی آنچنان خیره جیمین بود که متوجه جونگکوک نشد
جونگکوک نیشخندی زد و با کنایه گفت
+ بعد میگفت دلیلی ندارم که بیام
یونگی که تازه متوجه برادرش شده بود سریع نگاهش رو از جیمین گرفت و هول شده گفت
« امم چیزه کی اومدی »جونگکوک قیافه متفکری به خودش گرفت
+ فکر کنم همون موقع که تو مشغول دید زدن جیمین بودی
یونگی لبخند حرصی زد و یکی پس کله کوک کوبید
+ آخ چرا میزنی
یونگی با چهره راضی جواب داد
« تا تو باشی احترام هیونگت رو نگه داری »جونگکوک خواست جوابی بده که یونگی حرفش رو قطع کرد
« راستی جریان اون قضیه که میگفتی چی بود »
جونگکوک که شیطنتش گل کرده بود سوالی گفت
+ کدوم قضیه
یونگی چشمی چرخوند و جواب داد« همون قضیه » = + کدوم قضیه
« همون قضیه » = + کدوم قضیه
« همون قضیه » = + کدوم قضیهجونگکوک که دید یونگی حرصی شده و میدونست اگه یک کلمه دیگه بگه
« جئون جونگکوک یک بار دیگه بگی کدوم قضیه از همین شیشه پرتت میدم پایین »
YOU ARE READING
𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞| 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯
Fanfiction• 𝐍𝐚𝐦𝐞 : 𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞 | بی مای بیبی • 𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 • 𝐎𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 • 𝐆𝐧𝐫𝐞 : 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞 , 𝐦𝐩𝐞𝐫𝐠 , 𝐬𝐦𝐮𝐭 , 𝐡𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐞𝐧𝐝 , 𝐂𝐨𝐦𝐞𝐝𝐲 تهیونگ یه امگاست که خانوادش با...