«امیدوارم دیگه زلزله نیاد »
با صدای خنده های ریز کسی از خواب بیدار شد
کمی چشم هاشو مالوند و به اطراف نگاه کردبا دیدن مینگی و نامجین که دارن میخندند با کنجکاوی به اونطرفش نگاه کرد
با دیدن جیمینی که سرش رو روی سینه یونگی گذاشته بود و یونگی هم اونو محکم بغل کرده بود خوابش کاملا پرید و خودش هم به بقیه پیوست
نامجون نگاهی به کوک انداخت و رو به تهیونگ گفت
« بیدارش کننن »
تهیونگ خنده ریزی کرد و خودشو روی کوک پرت کرد :/با دادی که جونگکوک زد دستش رو روی دهنش گذاشت
+ هیشش کوکی آروم باشجونگکوک بیچاره هم فقط با حالت گیجی به اطرافش نگاه میکرد
بعد از چند ثانیه که ویندوز کوک هم بالا اومد تهیونگ بوسه ای روی گونش گذاشت و با انگشتش به یونمین اشاره کرد
جونگکوک هم با دیدن پوزیشنی که اونا توش خوابیده بودن قیافه 😈 به خودش گرفت
مینگی نگاهی به اونا انداخت و گفت
« تا کی قراره فقط لبخند شیطانی بزنید ؟ »با دیدن قیافه های گیج شده اونا پوفی کرد و با خودش گفت اینا زیادی گیج میزنن
موبایلش رو از جیبش درآورد و دوربینش رو باز کرد ، چند تا عکس از یونمین انداخت و سرجاش برگشت
انگار اون دوتا قصد نداشتن از خواب بیدار شن ، پس بدون سر و صدا همه از چادر بیرون رفتن
مینگی که از وقتی بیدار شده بود تا حالا دنبال هوسوک بود دیگه طاقت نیاورد و سوالش رو بیان کرد
« هوسوک شی کجاست ؟ »با این سوال مینگی همه کنجکاوانه به اطراف نگاه کردن
« چه عجب یکی یاد من افتاد »با صدای هوسوک همه بهش نگاه کردن و مینگی با خنده رفت کنار هوسوک ایستاد
هوسوک تو دلش لبخندی به مینگی زد
جونگکوک خمیازه ای کشید و گفت
+ ههوک هیوه حلا طمططکدزسمنامجین با چشم های درشت شده نگاهی به کوک انداختن و هردوشون با هم رو به تهیونگ پرسیدن
« چی گفت ؟ »تهیونگ کمی فکر کرد و جواب داد
_ گمونم پرسید هوسوک هیونگ حلا طمططکدزسممینگی با تعجب نگاهی به تهکوک انداخت و پرسید
« خب حالا این یعنی چی ؟ »جونگکوک بوسه ای روی گونه تهیونگ گذاشت و با لبخند گفت
+ یعنی هوسوک هیونگ چرا انقدر زود بیدار شدی ؟هوسوک چشمی چرخوند و گفت
« دیشب ساعت چهار زلزله اومد ، بعد از اون دیگه خوابم نبرد »همه با تعجب به هوسوک نگاه میکردن ، کی زلزله اومد که اصلا بیدار نشدن
جین خواست چیزی بگه که صدای زنگ تلفن کوک مانعش شد
YOU ARE READING
𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞| 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯
Fanfiction• 𝐍𝐚𝐦𝐞 : 𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞 | بی مای بیبی • 𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 • 𝐎𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 • 𝐆𝐧𝐫𝐞 : 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞 , 𝐦𝐩𝐞𝐫𝐠 , 𝐬𝐦𝐮𝐭 , 𝐡𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐞𝐧𝐝 , 𝐂𝐨𝐦𝐞𝐝𝐲 تهیونگ یه امگاست که خانوادش با...